عنوان مقاله :
تلقي اديبان معاصر از مفهوم كنايه در ساحت كاربردي آن (گرايش به مفهوم پيشاجرجاني كنايه نزد اديبان پسامشروطه)
پديد آورندگان :
ميردار رضايي، مصطفي دانشگاه مازندران
كليدواژه :
شگردهاي بلاغي , كنايه , لازم و ملزوم , جرجاني
چكيده فارسي :
تعاريف مختلف و گاه متناقضي در كتابهاي بلاغي براي تبيين صنعت كنايه ذكر شده است كه با بررسي و دستهبندي آنها ميتوان دو مفهوم كلي براي اين شگرد در نظر گرفت: در تعريف نخست، كه به دوره پيش از جرجاني اختصاص دارد، كنايه عبارت است از «پوشيدهسخنگفتن و ترك تصريح به معني». دراينمعني، كنايه با ديگر شگردهاي بلاغي (نظير مجاز، تشبيه، استعاره، توريه و...) درميآميزد و حدود و ثغور مشخصي ندارد. در مفهوم ديگر كنايه، كه با جرجاني شروع ميشود، كنايه صناعتي ساختارمند و منفك از ديگر شگردهاست. در اين تعريف، كنايه صرفاً بهمعني «پوشيدهسخنگفتن و ترك تصريح به معني» نيست، بلكه چارچوب مشخصي دارد و آن «ذكر لازم و اراده ملزوم» است. پس، اگر سخني حتي پوشيده ذكر شده باشد، اما عنصر «لازم و ملزوم» در آن رعايت نشده باشد، در تعريفهاي پس از جرجاني كنايه محسوب نميشود. در پژوهش حاضر، با شيوه توصيفيـتحليلي و با بهرهگيري از ابزار كتابخانهاي، ضمن واكاوي دو مفهوم مزبور از كنايه (پيش و پس از جرجاني)، تلقي ادباي اخير از مفهوم اين صناعت در مقام عمل و ساحت كاربردي آن بررسي شده است. نتايج اين مطالعه نشان ميدهد كه بيشتر پژوهشگران اخير در بحث كنايه به مفهومي گرايش دارند كه پيش از جرجاني متداول بوده است.
عنوان نشريه :
مطالعات و تحقيقات ادبي