شناسايي مولفه‌هاي ارتقاي ظرفيت خط مشي گذاري آموزش هاي مهارتي كشور و عوامل موثر بر آن

چكيده هدف پژوهش حاضر شناسايي مولفه هاي ارتقاي ظرفيت خط مشي گذاري آموزش هاي مهارتي كشور و عوامل موثر بر آن  مي باشد. محقق با پيشفرض فلسفي (پارادايم) برساختي (تفسيري) و انتخاب استراتژي داده بنياد (گراندد) با استفاده از نظرگاه استقرائي اقدام به حل مسئله نموده است. نمونه هاي پژوهش در قسمت خبرگان از روش نمونه گيري غيرتصادفي هدفمند تا رسيدن به اشباع نظري مقولات اكتشافي با بهره گيري از تحليل محتواي پنهان(يا تحليل تم) در قالب مصاحبه هاي عميق پياده سازي شده به صورت متن، با تعداد 15 نفر صورت پذيرفت.كد گذاري اوليه، مقوله بندي و كد گذاري محوري ، باعث هدايت محقق به سوي اكتشاف 2 مفهوم عوامل موثر و مولفه هاي ارتقاي ظرفيت خط مشي گذاري گرديد.عوامل موثر شامل 9 مولفه قانوني ، اقتصادي، فرهنگي ، عملكرد، اعتماد عمومي، سياست هاي دولت، استراتژي سازماني، همكاري هاي بين المللي و ظرفيت هاي مديريتي بودند.مولفه هاي ارتقا نيز شامل 7 مورد تجزيه و تحليل و تدوين خط مشي ، اجراي خط مشي گذاري، ارزيابي خط مشي استراتژيك، قابليت هاي خط مشي گذاري، زيرساخت هاي خط مشي گذاري، قابليت هاي مشاركت جويانه و انتخاب معتبر بودند. نهايتا استفاده از ابزارهاي كد گذاري هم پوشان توسط نرم افزار، درگيري طولاني مدت با ادبيات كمي و كيفي حوزه مورد مطالعه و در نهايت مشورت با خبرگان در قالب يك جلسه كانوني انتخابي  محقق را براي توليد نظريه در قالب ارائه فرضيه ارتباط عوامل ياد شده با مولفه هاي ارتقاي ظرفيت و هم چنين ارتباط اعتماد عمومي با انتخاب معتبر رهنمون نمودند.