عنوان مقاله :
نشانهشناسي اجتماعي واقعهي معاد در نگارگري عصر صفوي
پديد آورندگان :
شفيقي ، ندا دانشگاه الزهرا (س)
كليدواژه :
معاد , نگارگري , نشانه شناسي اجتماعي تصوير , عصر صفوي
چكيده فارسي :
در توصيف نگارگري ايراني بهويژه با موضوعات ديني و فرا مادي همواره تأكيد بر درونگرايي، دنياي پررمزوراز و ساحت قدسي اين آثار است، اما عليرغم بنمايهي متعالي اين نگارهها نبايد از وجه انساني و بسترهاي اجتماعي شكلگيري اين آثار غافل ماند، چراكه نگارههاي مذكور علاوه بر رسالت بيان حقايق ملكوتي، همچنان اطلسي فرهنگي منعكسكنندهي فضاي عقيدتي، بافت تاريخي، انديشههاي سياسي و زمينههاي اجتماعي عصر خويش نيز هستند و دو ساحت را به يكديگر پيوند ميدهند. بر اين اساس مسئله اصلي در پژوهش حاضر مطالعهي نگارههايي با مضمون معاد در عصر صفوي و تحليل فني و محتوايي آنها از زاويهاي متفاوت و مهجور است. بدين معني كه وجه مادي و اجتماعي توليد اين نگارهها كه همواره تحت تأثير معاني ارزشي و اعتقادي قرارگرفته و كمتر به آن پرداختهشده، موردتوجه قرار ميگيرد. هدف آن است كه از مجراي نگارههاي مضمون معاد، به هويتيابي سلسله صفوي و شناخت الگوهاي زيباييشناسي و پارادايمهاي مسلط آن پرداخته شود. پرسش مطرحشده اين است كه گذر از ساختار بصري به معنا در نگارههاي واقعهي معاد عصر صفوي چگونه صورت پذيرفته است؟ روش تحقيق توصيفي و تحليل محتوا با رويكرد نشانهشناسي اجتماعي تصوير است و گردآوري اطلاعات از طريق منابع اسنادي و مشاهده مستقيم صورت پذيرفته است. نتايج مطالعه نشان داد، حضور ثابت فرا نقشهاي تركيبي و بازنمودي روايي و منابع نشانهاي مشتركي چون بردار، ارزش اطلاعاتي، قاببندي و برجستهسازي در نحو بصري نگارهها، منتج از فضاي گفتماني حاكم و الگوي يكسان اجتماعي در اين عصر است؛ گفتمان تشيع كه مهمترين ركن آن مهدويت و موعودگرايي بود و با هوشمندي متوليان آن جهت مشروعيت بخشي ساختار سياسي به نظامهاي نشانهاي چون نقاشي نيز نفوذ كرد تا از آن بهعنوان ابزاري تبليغي براي پيشبرد مقاصد ديپلماسي زمامداران صفوي استفاده شود.