واكاوي مديريت بورس و اوراق بهادار با رويكرد حكمراني خوب در ايران

بازار بورس و اوراق بهادار بعنوان نبض اقتصاد كشور از مردادماه 1399 همراه با افت شديد شاخص روبرو شد و چالش‌هاي زيادي را ايجاد نمود. پژوهش حاضر با استفاده از نظريه حكمراني مطلوب در پي پاسخگويي به اين پرسش اساسي است كه حكمراني بازار بورس در ايران چگونه بوده و داراي چه مسائل و آسيب‌هايي مي‌باشد؟ با استفاده از روش نمونه‌گيري هدفمند و نظري با 23 نفر از كنشگران بازار سرمايه مصاحبه شد. پس از پياده‌سازي مصاحبه‌ها، تحليل داده‌ها بر اساس مراحل سه گانه كدگذاري باز، محوري و گزينشي صورت گرفت. يافته‌هاي حاصل نشان داد كه اقتصاد بانك محور و محوري نبودن بازار سرمايه، عادي انگاري افت شاخص، عدم انسجام در بين دستگاه‌هاي متولي بازار بورس و خلاء ها و نارسايي‌هاي قانوني از جمله شرايط علي ريزش بورس به شمار مي روند. فقدان حمايت نهادي و فقدان فرهنگ سهامداري بعنوان بسترهاي اين نزول هستند. تبليغات رسانه‌اي، تحولات و اظهارنظر هاي سياسي و حباب‌هاي قيمتي از شرايط مداخله گر در اين امر محسوب مي‌شوند. راهبردهاي اصلي مورد استفاده، رفتار توده وار و تصميمات سازماني شناسايي شد. به مخاطره افتادن امنيت ملي، بي‌اعتمادي اجتماعي و احساس ناامني مالي از پيامدهاي اين حكمراني محسوب مي‌شوند. نتيجه‌گيري كلي پژوهش حاضر آن است كه نزول شاخص بورس و خروج نقدينگي از آن نشانگر اين است كه بازار بورس نيازمند نظارت بر معاملات، شفافيت و كارايي دارد و با بسط حكمراني مطلوب مي‌توان سهم بسزايي در اعتلاي بازار سرمايه و اعتماد سازي مجدد و تدوام ورود نقدينگي به بورس را داشت.