ارزيابي ديدگاه مارتا نوسباوم در باب غير نسبي بودن فضايل در رويكرد ارسطويي

چيستي، نقش و نحوه اكتساب فضايل در انديشه ارسطو جايگاهي مهم دارد. او تلاش ميكند بشكلي ساختارمند به غايت و هدف آدمي از فراچنگ آوردن فضايل دست يابد. مارتا نوسباوم، ارسطوشناس معاصر، بر اين باور است كه برخي از فيلسوفان معاصر گرچه خود را ارسطويي ميدانند اما در نقطه‌يي محوري با او اختلافي چشمگير دارند. اشتباه آنها رويكرد نسبي‌گرايانه به فضايل ارسطويي است. اين رويكرد آشكارا با ديگر آراء ارسطو ناسازگاري دارد. ارسطو مدافع توصيفي عيني و يگانه از خير بشر يا سعادت انسان بود. اخلاق فضيلت ارسطو اين توان را دارد كه بسياري از آنچه نسبي‌گرايان بدنبال آن هستند را برآورده سازد و در همان حال، ادعاي عينيت نيز داشته باشد؛ به اين بيان كه نسبي بودن بر اساس يك زمينه خاص، بمعناي نسبي‌گرايي نيست، همانگونه در ديگر علوم مانند پزشكي و دريانوردي، به زمينه‌يي خاص توجه ميشود و اين بمعناي نسبي‌گرايي نيست. به باور نوسباوم، فضايل ارسطويي بهتر از فضيلتهاي مدنظر نسبي‌گرايان ميتواند فضيلت را توضيح دهد، البته زماني كه ويژگيهاي زمينه‌يي بدقت بررسي شده و به ويژگيهاي مشترك و غيرمشترك توجه شود تا بهترين انتخاب صورت گيرد. در اين مقاله پس از بيان ديدگاه نوسباوم در باب فضايل ارسطويي، به بررسي سه اشكال به نظريۀ او پرداخته و در نهايت روشن خواهيم ساخت كه چگونه فضايل در انديشه ارسطو غيرنسبيند.