عنوان مقاله :
خاستگاه و مباني فلسفي ترااِنسان
پديد آورندگان :
قرباني سي سخت ، خديجه دانشگاه شيراز - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - گروه مباني تعليم و تربيت , كريمي ، محمدحسن دانشگاه شيراز - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - گروه مباني تعليم و تربيت , شمشيري ، بابك دانشگاه شيراز - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - گروه مباني تعليم و تربيت , خرمايي ، فرهاد دانشگاه شيراز - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - گروه روانشناسي تربيتي
كليدواژه :
ترااِنسان , فناوري , اومانيسم , روشنگري , كمال
چكيده فارسي :
نياز علوم به فلسفه و بهرهگيري آنها از فلسفه، امري است كه همواره بسياري از صاحبنظران به آن تأكيد داشتهاند. در چند دهۀ اخير و با رشد فزايندۀ فناوريهاي نوين، تبيين رابطه اين فناوريها و فلسفه، همچنين جايگاه فلسفه در هويتبخشي به اين فناوريها و كاربرد فلسفه براي آنها به امري ضروري مبدل شده است. ترااِنسانگرايي يك جنبش فناورانه وآيندهگرا است كه صاحبنظران آن، ايدههاي خود را از منظر فلسفي وارث و احياگر آرمانهاي عصر روشنگري ميدانند. هدف پژوهش حاضر، فهم و واكاوي خاستگاه تاريخيـفلسفي ترااِنسانگرايي و تلاش درجهت تبيين مباني فلسفي اين تفكر است. كمالگرايي يك ايدۀ اخلاقيـفلسفي است كه ميتوان آن را اساسيترين مفهوم الهامبخش ترااِنسانگرايان در شكلدهي به ايدۀ اوليه ترااِنسان دانست. اومانيسم و روشنگري دو جريان فلسفي اثرگذار بر انديشههاي ترااِنساني بودهاند. نتايج پژوهش نشان ميدهد هرچند ذات فناورانۀ اين جنبش باعث تحول ايدههاي ترااِنساني و فرارفتن آنها از اين خاستگاههاي فلسفي ميشود، اما با لحاظكردن اين سه خاستگاه فلسفي با عنصر فناوري ميتوان مباني فلسفي ترااِنسان را ذيل هستيشناسي اومانيستي، معرفتشناسي پراگماتيستي و ارزششناسي فناورانه گنجاند.