عنوان مقاله :
مطالعه انتقادي نظريه هاي غربي قانون طبيعي در دومين مرحله احياي آن در دوره پساتجدد
پديد آورندگان :
طالبي ، محمد حسين پژوهشگاه حوزه و دانشگاه - گروه حقوق و فقه اجتماعي
كليدواژه :
قانون طبيعي , دومين مرحله احيا , پساتجدد , كاتوليك , پروتستان
چكيده فارسي :
قانون طبيعي دليل اصلي حقوق طبيعي بشر است. قانون طبيعي در مشهورترين تفسير خود فرمانهاي عقل عملي درباره رفتارهاي اختياري بشر براي رسيدن به خوشبختي هميشگي است. پيشينه مباحث مربوط به قانون طبيعي در غرب به قرن ششم پيش از ميلاد مسيح(ع) بازميگردد. در اين تاريخ طولاني پرفراز و نشيب، قانون طبيعي همواره دستخوش خوانشهاي گوناگون بوده است. با سلطه پوزيتيويسم بر انديشه فيلسوفان قرن 19 ميلادي، قانون طبيعي به كلي به محاق رفت و در قرن بيستم، در دوره پساتجدد، دوباره در سه مرحله احيا شد. اين مقاله نظريه هاي قانون طبيعي را در دومين مرحله احياي آن بررسي ميكند. اين نظريه ها در دو گروه آراي كاتوليك و پروتستان دسته بندي مي شوند. كاتوليك ها توجه به آموزه قانون طبيعي را براي اخلاقي كردن قوانين وضعي در جامعه لازم ميدانستند. پروتستانها تا اندازهاي نسبت به قانون طبيعي به عنوان اخلاق عيني (و نه ذاتيِ) سكولار محتاط بودند. افزون بر كاستي هاي مختص هر نظريه، اشكال مشتركي كه هر دو دسته نظريه دارند آن است كه اطلاق نام قانون طبيعي به عنوان مقسمي براي تقسيم آن نظريه ها به دو دسته كاتوليك و پروتستان از نوعِ اطلاق لفظ مشترك بر دو مفهومي است كه هيچ وجه مشتركي ندارند و اين تقسيم به لحاظ علم منطق امري نامقبول است.روش پژوهش در اين مقاله روشي تركيبي (نقلي-عقلي-انتقادي) است.