عنوان مقاله :
بررسي ويژگيهاي رئاليستي و ناتوراليستي در آثار خالد حسيني با تكيه بر دو رمان بادبادكباز و هزار خورشيد تابان
پديد آورندگان :
اويسي كهخا ، عبدالعلي دانشگاه سيستان و بلوچستان - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني , عارفي ، اكرم دانشگاه سيستان و بلوچستان - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني
كليدواژه :
خالد حسيني , ناتوراليسم , رئاليسم , بادبادكباز , هزار خورشيد تابان
چكيده فارسي :
خالد حسيني، نويسندۀ افغان- آمريكايي، در سال 2003 با نگارش بادبادكباز به دنياي نويسندگان موفق رمان وارد شد و در سال 2007 دومين اثرش، هزار خورشيد تابان، به چاپ رسيد. او با توجه به وضعيت سياسي، اجتماعي و فرهنگيِ افغانستان و آميختن آن با مضامين داستاني چون دوستي و روابط احساسي خانوادگي، عشق و خيانت، شجاعت و ترس، جنگ و تجاوز و مهاجرت، به رماننويسي پرداخته است. خالد حسيني در كنار استفاده از مؤلفههاي قوي رئاليستي همچون بيان واقعيتهاي اجتماعي و تاريخي، شخصيتسازي نوعي، توصيف دقيق شخصيت و محيط و تشريح جزئيات، به مؤلفههاي ناتوراليستي مانند تشريح فجايع و تمركز بر زشتيها، جبر توارث و محيط، مسائل جنسي و استفاده از شخصيتهاي ناتوراليستيِ ايستا و منفعل نيز توجه داشته است. در هر دو رمان خيانت و تجاوز جنسي نقطۀ آغازين و محوري است. موضوعاتي چون جنگهاي داخلي و خارجي و اختلافات قومي، بخشي از تاريخ افغانستان است و از اين جهات رمانهاي او جنبۀ رئاليستي دارد؛ اما تمركز نويسنده بر اين موضوعات و ناديده گرفتن جنبههاي ديگر زندگي و فرار از مشكلاتي كه هيچ راهحلي برايشان متصور نيست و پناهبردن به دامنِ امنِ غرب در تقويت جنبۀ ناتوراليستي رمان تأثير دارد. مهمترين دليل حضور مؤلفههاي ناتوراليسم در اين رمان وضعيت نابهسامان سياسي و اجتماعي افغانستان در بازۀ زماني داستان است. در رمان دوم، با تمامشدن جنگ، روزنههايي از اميد را ميتوان ديد. توجه به واقعيتهاي تاريخي افغانستان اين باور را تقويت ميكند كه با وجود جنبههاي ناتوراليستي در آثار خالد حسيني، بُعد قويِ رئاليستي همچنان در اولويت قرار دارد.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات داستاني
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات داستاني