عنوان مقاله :
بررسي معناي كنش از منظر آلفرد شوتز و علامه مصباح يزدي
پديد آورندگان :
معظمي گودرزي ، امين مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) , مصباح ، علي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) - گروه فلسفه , مصباح ، مجتبي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) - گروه فلسفه
كليدواژه :
معنا , كنش , رفتار , معناي كنش , ديرند يا ديوره , زمانآگاهي دروني , آلفرد شوتز
چكيده فارسي :
از منظر وبر، كنش رفتاري است كه كنشگر به آن، معنايي ذهني ضميمه نمايد. آلفرد شوتز بر اين باور است كه مقوله «معنا» در اين تعريف، مبهم بوده و نيازمند تحليلي فلسفي است. او با استمداد از «ديوره» برگسون و «زمانآگاهي دروني» هوسرل تلاش ميكند كه از حقيقت «معنا» پرده بردارد. در اين راستا با رويكردي پديدارشناختي به اين نتيجه ميرسد كه تجارب زيسته اگو ذاتاً معنادار نيستند، بلكه با نگرش و توجه اگو به آنها معنادار ميشوند. در واقع، اين اعمال آگاهي اگو هستند كه به تجارب سپريشده او معنا ميبخشند. برايناساس كنشگر، معنايي به رفتار خود ضميمه نميكند، بلكه با تخيل و تجسم يك عمل پايانيافته، آن را به عنوان طرح يا غايت كنش در نظر ميگيرد تا آنكه از طريق اجراي كنش در آينده به آن دست يابد. پس، معناي كنش چيزي جز همان عمل طراحيشده نيست. در اين مقاله ما در ابتدا با رويكردي توصيفي به تبيين نظريه شوتز در باب معناي كنش مبادرت ميورزيم، سپس در گام بعدي با رويكردي تحليلي و انتقادي به بيان اشكالات آن از منظر حكمت اسلامي ميپردازيم و درنهايت، در راستاي اسلاميسازي علوم انساني به بازخواني مسائل آن براساس مباني حكمت اسلامي روي ميآوريم. يافتههاي پژوهش از اين قرار است كه از منظر حكمت اسلامي، «معنا» در معناي عامش همان چيزي است كه صور ذهني ما در علم حصولي از آن حكايت ميكنند و «معناي كنش» همان عنواني است كه عقل از رابطه ميان «حركات و سكناتي معين» و «غايتي معين» انتزاع مينمايد.
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي