تجربۀ انتخاب همسر افراد متقاضي طلاق

هدف: هدف اين مطالعه، شناسايي ابعاد تجربه‌ي انتخاب همسر در افراد متقاضي طلاق بود. روش: پژوهش حاضر با رويكرد كيفي و روش پديدارشناسي انجام‌ شده است. ميدان پژوهش شامل 10 نفر از افراد متقاضي طلاق بود كه به همراه همسر خود جهت انجام مراحل طلاق به دادگاه خانواده‌ي شهرستان دزفول مراجعه كرده بودند. جهت جمع‌آوري داده‌ها، از مصاحبه‌هاي نيمه‌ساختاريافته استفاده شد. داده‌ها با استفاده از روش هفت‌مرحله‌اي كلايزي تجزيه‌وتحليل شد. يافته‌ها: نتايج نشان داد، فرايند آشنايي افراد متقاضي طلاق با همسر خود در دو سر پيوستار آشنايي يا به ‌صورت خارج از عرف و ساختارشكنانه يا به ‌صورت كاملاً سنتي و بدون طي تدريجي مراحل آشنايي، صورت گرفته بود. همچنين در افراد مصاحبه‌شده، عوامل ناآگاهي، ازدواج اجباري يا ازدواج بر پايه ملاك‌هاي احساسي، مزايا و ماديات، موجب بي‌توجهي به ملاك‌ها، يا عدم تطبيق ملاك‌ها با همسر بالقوه‌ي آينده شده بود. در نتيجه فرايند تعيين و بررسي ملاك‌ها با سهل‌انگاري صورت پذيرفته بود. نتيجه‌گيري: در صورتي كه فرايند آشنايي و بررسي ملاك‌ها به‌صورت سهل‌انگارانه يا بدون آگاهي و آزادي انجام گيرد، ازدواج چه به شكل سنتي و چه به شكل غيرسنتي احتمال دارد به تصميم به جدايي منجر شود.