عنوان مقاله :
تعيين سهم تنوع گونه هاي گياهي زيرآشكوب در جنگل كاري با گونه هاي پهن برگ و سوزني برگ (پژوهش موردي: جنگل كُلِت مازندران)
پديد آورندگان :
اصغري آغوزگله ، خديجه دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي - دانشكده منابع طبيعي - گروه علوم و مهندسي جنگل , جليلوند ، حميد دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي - دانشكده منابع طبيعي - گروه علوم و مهندسي جنگل , اسدي ، حامد دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي - دانشكده منابع طبيعي - گروه علوم و مهندسي جنگل
كليدواژه :
افراپلت , تنوع گونهاي , تجزيه ساختار جامعه (SHE) , غناي گونهاي , نكا- ظالمرود
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: تنوع، گونه اي تركيبي از دو مؤلفه به هم پيوسته غناي گونه اي و يكنواختي است. مؤلفه اول غناي گونه اي است كه مربوط به تعداد گونه هاي حاضر در واحد نمونه برداري است؛ و دومين مؤلفه يكنواختي است كه به نحوه توزيع افراد گونه ها در محيط اطلاق مي شود، يكي از مشكل هاي مهم اين سنجه ها، جدا نكردن سهم اين دو مؤلفه در مقدار سنجه عددي است. روش مؤثري كه براي اين منظور ابداع شده است، تجزيه و تحليل SHE نام دارد. پژوهش پيشرو نيز با هدف بررسي تركيب و تنوع گونه اي و تعيين سهم هر يك از مؤلفه هاي تنوع در چهار توده طبيعي، جنگل كاري افراپلت، توسكا ييلاقي و زربين در جنگل كُلِت انجام شد.مواد و روش ها: در اين پژوهش با استفاده از ۴۰ پلات مربعي شكل با مساحت ۴۰۰ مترمربع كه به صورت انتخابي در منطقه مورد مطالعه پياده شد، ابتدا فهرست كليه گونههاي علفي به تفكيك فرم رويشي و وفور (درصد تاج پوشش) گونههاي گياهي براساس معيار فراواني - غلبه واندرمال ثبت شد، سپس به شمارش گونه هاي چوبي در هر قطعه نمونه پرداخته شد. آنگاه دادههاي پوشش علفي و چوبي در نرمافزار اكسل سازماندهي شدند و در نرمافزار PAST تجزيه هاي غنا (تعداد گونه، غناي مارگالف و غناي منهنيك)، يكنواختي (شانون - وينر)، تنوع (سيمپسون و شانون - وينر) انجام شد. نرمال بودن داده ها نيز با استفاده از آزمون كولموگروف - اسميرنوف و همگني واريانس ها با آزمون لون در نرمافزار SASمورد بررسي قرار گرفت و براي تعيين سهم هريك از مؤلفه هاي غنا و يكنواختي نيز از روش SHE استفاده شد.نتايج و بحث: نتايج مقايسه ميانگين سنجه هاي مختلف تنوع مربوط به گونه هاي علفي نشان داد كه چهار توده طبيعي، افراپلت، توسكا ييلاقي و زربين از نظر ميزان غنا (مارگالف و منهنيك) باهم اختلاف معني دار دارند (P 0/01). نتايج طبقه بندي گياهان از نظر شكل زيستي به روش رانكاير نيز نشان داد همي كريپتوفيت ها داراي بيشترين فراواني هستند، همچنين تجزيه مؤلفه هاي غنا و يكنواختي در مقياس لگاريتم طبيعي (تجزيه SHE) براي گونه هاي چوبي در منطقه كُلِت نشان داد كه ميزان يكنواختي روند ثابت بين چهار توده دارد و سنجه غنا در توده زربين و توده طبيعي داراي نوسان بوده و روند افزايشي دارد. در توده توسكا ييلاقي سنجه يكنواختي و غنا در تعيين تنوع گونه هاي علفي و چوبي در اين منطقه سهم يكسان داشته و در توده زربين سنجه غنا بيشترين ميزان را داشت. همانگونه كه در منحني مربوط به تجزيه SHE مي توان مشاهده كرد، منحني غنا (LnS) و يكنواختي (Ln E) همزمان باهم تغيير نميكنند و تغيير منحني غنا بيشتر از يكنواختي است. اين امر بيانگر سهم بيشتر غنا نسبت به يكنواختي در تعيين تنوع داده هاي مربوط به گونه علفي و چوبي در منطقه مورد مطالعه است، در واقع اين مسئله نشان مي دهد كه با افزايش تعداد نمونه ها تنها گونه هاي نادر و غيرمتداول هستند كه به اسامي گونه هاي علفي و چوبي اضافه مي شوند.نتيجه گيري: به طور كلي نتايج پژوهش حاضر نشان داد كه ميزان تنوع گونه علفي با توجه به آميختگي گونه ها در توده طبيعي بيشترين مقدار را در اين منطقه دارد، از طرفي ميزان تنوع و غنا گونه هاي چوبي نيز در توده طبيعي و جنگل كاري پهن برگ بيشتر از توده سوزني برگ است. بنابراين جنگل كاري با گونه هاي پهن برگ اثر مثبتي روي تنوع گونه هاي گياهي منطقه دارد. همچنين مؤلفه مؤثر بر سنجه عددي تنوع در چهار توده مؤلفه غنا (Ln S) است، به اين معني كه تغييرات و نوسان هاي شديدي در گونه هاي گياهي و تركيب آنها مشاهده شد.