واكاوي علل شكاف ميان برنامه‌هاي درسي قصد شده و كسب شده درس علوم تجربي در دوره ابتدايي از ديدگاه معلمان

با توجه به وجود شكاف و ناهمخواني ميان برنامه‌هاي درسي قصد شده و كسب شده درس علوم تجربي به عنوان يكي از مؤلفه هاي اساسي برنامه درسي مدارس براي دانش‌آموزان در دوره ابتدايي، هنوز پژوهشي در رابطه با واكاوي علل اين امر از دريچه نظرات معلمان به عنوان مجريان اصلي برنامه درسي قصد شده صورت نگرفته است. لذا هدف پژوهش حاضر واكاوي علل شكاف ميان برنامه‌هاي درسي ياد شده درس علوم تجربي در دوره ابتدايي از ديدگاه معلمان است. رويكرد پژوهش كيفي است. ميدان پژوهش آموزش و پرورش شهر تهران بود و شركت‌كنندگان با استفاده از روش‌هاي نمونه‌گيري هدفمند از نوع ملاكي و گلوله برفي از بين معلمان انتخاب شدند. گردآوري داده‌ها با استفاده از فن مصاحبه عميق نيمه‌ساختاريافته انجام شد و در هجدهمين مصاحبه به سطح اشباع نظري رسيد. جهت اعتباردهي به يافته‌هاي پژوهش از مواردي نظير مشاركت و تعامل با مشاركت‌كنندگان، تلفيق داده‌ها و مرور و بازنگري مكرر داده‌ها، بررسي به وسيله اعضا و بازنگري توسط ناظرين خارجي استفاده شد. تحليل داده‌ها با استفاده از روش كلايزي، به شناسايي 4 مضمون اصلي و 14 زيرمضمون منتج گرديد. مضامين اصلي شامل علل مرتبط با متخصصان برنامه‌ريزي درسي و كادر اجرايي (نحوه هدف‌گذاري توسط متخصصان برنامه‌ريزي درسي و غيره)، علل مرتبط با نحوه برنامه‌ريزي درسي (نحوه طراحي و تدوين برنامه درسي قصد شده و غيره)، علل مرتبط با نحوه اجرا، نظارت و پشتيباني (نحوه اجرا و غيره) و علل مرتبط با ميزان امكانات و تجهيزات (ميزان امكانات و تجهيزات فيزيكي و غيره) است. يافته‌هاي پژوهش نشان مي‌دهد عللي همچون توجه و تأكيد بيشتر بر حيطه اهداف دانشي و غفلت از ساير اهداف برنامه درسي نظير اهداف نگرشي و عملكردي در هنگام هدف‌گذاري، زمينه‌هاي شكاف ميان برنامه‌هاي درسي ياد شده درس علوم تجربي در دوره ابتدايي را ايجاد كرده است.