شماره ركورد :
1343390
عنوان مقاله :
تطور مفهوم طبيعت از يونان باستان تا دوران معاصر، با تاكيد بر وجوه فلسفي و سياسي جنبش رمانتيسيسيم
پديد آورندگان :
هاشمي ، سارا دانشگاه گيلان , نيكويي ، عليرضا دانشگاه گيلان - گروه زبان و ادبيات فارسي , چراغي ، رضا دانشگاه گيلان - گروه زبان و ادبيات فارسي
از صفحه :
142
تا صفحه :
156
كليدواژه :
طبيعت , رمانتيسيسم فلسفي , رمانتيسيسم سياسي , زيبايي‌شناسي , سوژه
چكيده فارسي :
مفهوم و معناي طبيعت، به رغم ظاهر ساده، روشن و قابل فهم آن، مفهومي غامض و پيچيده است و در طول تاريخ راه طولاني و پرپيچ وخمي را پيموده است. «طبيعت (فوسيس و بعدها، نيچر)» در فرهنگ يوناني در نسبت با لوگوس، اروس، كاسموس، خائوس، تراژدي، ميمسيس، پوئسيس، تِخنه، پراكسيس، ديالكتيك، امپريا و پايديا طرح و فهم مي شود. حوزه هاي گوناگون مطالعات اسطوره، تاريخ، فرهنگ ، جامعه ، اقتصاد و سياست، فلسفه، هنر و ادبيات، و بسياري از علوم، به حسب تلقي هايي كه از طبيعت دارند امور، پديده ها و مواجهات خود را طرح مي ريزند و صورتبندي مي كنند. بازنمايي طبيعت در همه ساحَت‌هاي دانش بشري، همواره مبتني بر دوگانه هاي مفهومي و استعاري در باب طبيعت (استعلايي/ درون‌ماندگار، دايناميك/ استاتيك، مكانيكي/ ارگانيكي، الهياتي/ ماترياليستي، دترمينيستي/ اُكازيوناليستي و جاندار/ بيجان) بوده است. با نظر به آراء فلاسفه و متفكران آلماني، فرانسوي، انگليسي و امريكايي دهه هاي آخر قرن هجدهم و قرن نوزدهم، به جرات مي توان گفت كه بارزترين و پيچيده ترين تلقي از طبيعت در جريان عظيم رمانتيسيسم شكل گرفته است. مفهوم طبيعت در مكتب رمانتيسيسم مفهومي چندلايه و عميق است. فروكاستن جنبش، بل انقلاب بزرگ رمانتيسيسم به مكتب ادبي و هنري، از طرفي و برجسته كردن ويژگي‌هايي چون ارتجاع، ضديت با خردگرايي، روشنگري و تمدن، ستايش ماليخوليا و رنج و بيماري از طرف ديگر، سبب سركوب وجوه ارزشمندي از رمانتيسيسم شده است كه اينك در فرايند «بازگشت امر سركوب شده» -به تعبير لاكلاو- خود را باز مي‌نمايانند. رهيافت ما در اين پژوهش فلسفي و سياسي است. سعي ما بر آن بود تا اين دو نوع مواجهه را در مفهوم بنيادي طبيعت به هم برسانيم؛ يعني علاوه بر وجوه زيبايي شناختي طبيعت، بنيادهاي فلسفي و زمينه هاي سياسي ِكانوني شدن طبيعت و نسبتش با ديگر مفاهيم رمانتيسم مانند فرديت، سوبژكتيويته و جهت ‌گيري ضدسرمايه داري را نشان دهيم. نتايج تحقيق نشان مي دهد كه رمانتيسم با هوشمندي تمام، پاره هاي مختلفي از آراء فلاسفه و متفكران را كه سازگار با جوهر و جهت گيري خود ديده، جذب كرده است و  با ايده‌ي «رمانتيك كردن جهان» و «فهم جهان به مثابه اثرِ هنري» به دنبال برون شو از معضلاتي بود كه تمام عرصه هاي فلسفي، معرفتي، اخلاقي، زيبايي شناختي و سياسي را در برگرفته بود.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي فرهنگ و هنر
عنوان نشريه :
جامعه شناسي فرهنگ و هنر
لينک به اين مدرک :
بازگشت