عنوان مقاله :
تحليل الگوي تعاملات فضايي عشاير با تأكيد بر جريان مردم (موردمطالعه:زيستبوم بابادي باب ايل بختياري)
پديد آورندگان :
رياحي ، وحيد دانشگاه خوارزمي - دانشكده علوم جغرافيايي , محموديان ، فرزاد دانشگاه خوارزمي - دانشكده علوم جغرافيايي , عزيزپور ، فرهاد دانشگاه خوارزمي - دانشكده علوم جغرافيايي
كليدواژه :
تعاملات فضايي , جريان فضايي , زيستبوم عشايري , بابادي باب
چكيده فارسي :
طرح مسئله: تعاملات و جريانهاي فضايي درون و برون قلمرو بين الگوهاي مختلف زيست (بين شهرها -روستاها و كنشگران فضايي عشايري) ازجمله زيستبومهاي عشايري در سطح نواحي جغرافيايي است. در اين راستا، تعاملات و اثرهاي توسعهاي آن در دو سوي نواحي ناهمگن، سطحي از يكپارچگي فضايي را شكل داده و بسترهاي نوآوري و خلاقيت را براي برنامهريزي توسعۀ فضايي پايدار فراهم كرده است.هدف: پژوهش حاضر، در چارچوب پارادايم شبكه با تأكيد بر رويكرد شبكۀ منطقهاي، بهدنبال تحليل الگوهاي تعاملات فضايي زيستبوم عشايري طايفۀ بابادي باب ايل بختياري است. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، كاربردي و براساس روش، توصيفي– تحليلي است. شيوۀ گردآوري دادهها با توجه به ماهيت پژوهش، كتابخانهاي و بهصورت بازديد ميداني مبتني بر تمام شماري كنشگران فضايي (ييلاقي- قشلاقي) در سطح زيستبوم است. دادهها و اطلاعات لازم، از ابزار پرسشنامه و فن پرسشگري جمعآوري و سپس از روش تحليل شبكۀ فضايي (كه اساس آن به روش تحليل شبكۀ اجتماعي برميگردد) استفاده شده است. در چارچوب اين روش، معيارهاي اساسي تحليل مبتني بر چارچوب معيارهاي اجتماعي- فضايي (مكان، فاصله، مقياس و قدرت) است. ابزار مورداستفاده براي تحليل نيز نرمافزار يو سي نت است. يافتهها و نتايج: براساس يافتههاي مبتني بر چهار معيار بررسيشدۀ كنشگران اجتماعي - فضايي زيستبوم، الگوهاي تعاملات فضايي، فاقد يكپارچگي است. بدين مفهوم، تقسيم كار فضايي بهصورت خودجوش (بدون برنامهريزي) بهنحوي بوده كه مركزيت جريان مردم محدود به سه شهر اصلي در كنشگران فضايي است. از اين رو، كنشگاههاي مياني (ميانبندها) رتبۀ اول و سه شهر «چلگرد، فارسان و لالي» رتبههاي دوم، سوم و چهارم و روستاي «شيخ عليخان» رتبۀ پنجم را در الگوهاي تعاملات فضايي درون و برون قلمروي اجتماعي– فضايي زيستبوم به خود اختصاص داد. اين كنشگاهها متأثر از نوع و ماهيت جريان مردم مبتني بر جابهجايي روزانۀ كوچندگان، تابع الگوي تعاملات فضايي متمركز (تك مركزي) و يكسويه است و مبتني بر كوچ فصلي كوچندگان، از الگوي تعاملات فضايي غيرمتمركز (چند مركزي) و دوسويه تبعيت ميكند كه فاصلۀ زيادي با الگوي تعاملات فضايي شبكهاي دارد؛ زيرا بين بيشتر كنشگران فضايي پيوندهاي دوسويه به شكل ظاهري برقرار است.نوآوري: به تحليل الگوهاي تعاملات فضايي متأثر از نوع و ماهيت جريان مردم درون قلمرو زيستبوم عشايري (بين كنشگران ييلاقي، قشلاقي و كنشگاههاي مياني بهمثابه اجزاي همبستۀ زيستبوم) و ارتباط برون قلمرو كل زيستبوم با شهرها و روستاها، بهصورت يكپارچۀ فضايي توجه شد. علاوه بر اين، در پي كشف روابط پيدا و پنهان كنشگران فضايي زيستبوم عشايري، شاخصهاي جريان مردم بهصورت طبقهبنديشده در ذيل روابط مفهومي عناصر تركيبي جغرافياي رابطۀ انساني و شبكههاي اجتماعي در راستاي تحليل الگوهاي تعاملات فضايي در شبكهاي پويا بههمراه وابستگيهاي آن، تجزيهوتحليل شد.
عنوان نشريه :
برنامه ريزي فضايي
عنوان نشريه :
برنامه ريزي فضايي