علل ناكارآمدي احزاب سياسي – اجتماعي در ايران پس از انقلاب اسلامي با تكيه بر عوامل اجتماعي و فرهنگي: مطالعه كيفي مبتني بر تحليل شبكه مضامين

Causes of inefficiency of socio-political parties in Iran after the Islamic Revolution based on social and cultural factors: A qualitative study based on thematic analysis

عيلرغم بيش از يك قرن سابفه شروع تحزب در كشور و تاكيد بر آراء عمومي و عقايد جمعي، هنوز در كشور شاهد وجود احزاب به آن معناي ولقعي آن نيستيم. پژوهش حاضر با هدف ارائه بررسي علل ناكارآمدي احزاب سياسي- اجتماعي در ايران پس از انقلاب اسلامي، با كمك روش تحليل مضمون انجام شد. اين پژوهش براساس هدف، كاربردي و به لحاظ روش، كيفي و داراي رويكرد استقرايي بود. به‌ منظور تجزيه‌ و تحليل داده‌هاي حاصل از مصاحبه‌هاي نيمه ساختاريافته، از روش تحليل مضمون استفاده شد. جامعة آماري مورد مطالعه، شامل 14نفر از افراد مطلع حوزه جامعه شناسي سياسي و علوم سياسي و نيز متون مناسب جهت استخراج شاخص‌ها و ادبيات نظري بودند. در اين پژوهش، براي انتخاب نمونه‌ها، از رويكرد گلوله برفي و به‌ عنوان استانداردي براي پايان نمونه‌گيري، از روش اشباع مضامين استفاده شد. مضامين با استفاده از 2 منبع ادبيات نظري و مصاحبة نيمه ساختار يافته احصاء شد. نتيجة تحليل داده‌هاي كيفي، شناسايي 60 كد مفهومي، 18 مضمون پايه و 2 مضمون سازمان دهنده شامل «عوامل اجتماعي» و «عوامل فرهنگي» بود كه در قالب يك مدل ارائه شدند.

Despite more than a century since the beginning of partisanship in the country and the emphasis on public opinion and collective opinions, we still do not see the existence of parties in the true sense of the word in the country. The aim of this study was to investigate the causes of the inefficiency of socio-political parties in Iran after the Islamic Revolution, using the thematic analysis method. This research was applied based on purpose and in terms of method, and quality, and had a descriptive approach. The thematic analysis method was used to analyze the data obtained from semi-structured interviews. The statistical population of the study included 14 knowledgeable people in the field of political sociology and political science as well as appropriate texts for extracting indicators and theoretical literature. In this study, to select the samples, the snowball approach was used and as a standard for the end of sampling, the theoretical saturation method was used. Themes were obtained using two sources of theoretical literature and semi-structured interview. The result of qualitative data analysis was the identification of 60 concept codes, 18 basic themes, and 2 organizing themes including "Social factors" and "Cultural factors" which were presented in the form of a model.