عنوان مقاله :
مطالعۀ تطبيقي شاخصههاي نظريۀ بهزيستي در غزليّات حافظ بر پايۀ روانشناسي مثبتنگر سليگمن
عنوان به زبان ديگر :
Examples of Theory of Well-being in Hafez's Ghazals Based on Seligman's Positive Psychology
پديد آورندگان :
صفري، مريم دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه زبان و ادبيات فارسي، تهران، ايران , گذشتي، محمدعلي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه زبان و ادبيات فارسي، تهران، ايران , كوشكي، شيرين دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه روانشناسي، تهران، ايران , شيباني اقدم، اشرف دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه روانشناسي، تهران، ايران
كليدواژه :
روانشناسي مثبتنگر , سليگمن , غزليّات حافظ , نظريّه بهزيستي. شادي و عشق
چكيده فارسي :
نظريّۀ بهزيستي سليگمن ناظر بر هيجان مثبت، روابط مثبت، معنا، مجذوبيّت و دستاوردي براي رسيدن به شكوفايي است. شش فضيلت عدالتطلبي، نوعدوستي، تعالي، خرد، شجاعت و ميانهروي و بيست وچهار توانمندي، زيربناي آن را تشكيل ميدهند. هدف از پژوهش حاضر با روش تحليلي ـ توصيفي، مطالعۀ تطبيقي شاخصههاي نظريۀ بهزيستي سليگمن در غزليّات حافظ ميباشد. يافتههاي پژوهش حاكي از آن است كه اهداف مشترك آثار ادبي و عرفاني با روانشناسي مثبتنگر، تحصيلِ رضايت از گذشته، اميد به آينده و كسب شادي در زمان حال به منظور پرورش انسان توانمند در مسير شكوفايي و زندگي هم معنا است. در اين راستا معيار ذهني حافظ نسبت به جهان و روزگار، پيامي جز شادي و درماني جز عشق براي بشر نميشناسد و همين امر پيام او را فرا زماني و فرا مكاني كرده است. وي شادي و عشق را همواره نجاتبخش بشر ميداند كه در روزگار بلا راهگشاست. از آنجايي كه غزليّات حافظ، عرصۀ نمودِ عناصر نظريۀ بهزيستي است كه در اين پژوهشِ ميانرشتهاي بدان پرداخته شده است، موجب توجه بر انديشههاي سازگاري حافظ و سليگمن در مقولۀ شادي، شكوفايي و ضرورتهايِ تلاش انسان براي دستيابي به كمال، ميشود.
چكيده لاتين :
Martin Seligman's theory of well-being focuses on positive emotion, engagement, relationship, meaning, and achievement (PERMA) to assess prosperity. The six virtues of wisdom/knowledge, courage, humanity, justice, temperance, and transcendence and twenty-four character strengths form its foundation. The aim of the current research is to study comparatively the indicators of Seligman's well-being theory in Hafez's ghazals using analytical-descriptive method. The research findings indicate that both literary and mystical works and positive psychology share common goals. These goals include finding satisfaction from the past, harboring hope for the future, and obtaining happiness in the present, all with the aim of personal growth and flourishing. Hafez's worldview, influenced by the conditions of his time, emphasizes the significance of happiness and love as essential elements in healing humanity. Consequently, his message transcends time and location, remaining relevant across different eras. Throughout Hafez's ghazals, the elements of Seligman's well-being theory manifest themselves, further emphasizing their compatibility. This interdisciplinary research provides a platform for comparing Hafez's and Seligman's perspectives on happiness.
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني و اسطوره شناختي دانشگاه آزاد اسلامي