كليدواژه :
نظريهي معنا , بيان , معني , مدلول , نوئما , افلاطونگرايي , ابژه
چكيده فارسي :
نظريه ي معنا مسأله ي اصلي پديدارشناسي هوسرل نيست، بلكه او بحث از معنا براي پشتيباني از تلقي اش از منطق محض مطرح مي كند. چون ميان منطق و زبان پيوند وثيقي برقرار است، پژوهشهاي منطقي با بحث از زبان و معنا آغاز مي گردد. هوسرل براي شناسايي ذات بيان، نشاندهندگي و مدلول را از آن طرد مي كند و بر تمايز معني و مدلول استدلال مي ورزد. سپس وي اين تمايز را در مورد اقسام مختلف بيان (نام خاص، نام عام و جمله) اِعمال مي كند. اين تمايز محور نظريه ي معناي هوسرل است و مطابق ادعاي اين مقاله در دوره ي دوم فكري او نيز تداوم مي يابد. وي در دوره ي دوم تمايز معني و مدلول را ذيل تمايز نوئما و ابژه مطرح مي كند. در اين مقاله، به شرح ديدگاه هوسرل درباره ي معني و مدلولِ اقسام بيان و نيز ماهيت معني خواهيم پرداخت. در بخش آخر مقاله، راهحل هوسرل براي اجتناب از افلاطونگرايي را مورد بحث قرار خواهيم داد.