تحليل انتقادي احكام اجزاي قضاياي شرطيه

در قضاياي شرطيه گفته مي‌شود اين قضايا از تركيب دوم مفردات تشكيل مي‌شوند. بدين ترتيب هر قضيه شرطيه دست كم مركب از دو قضيه حمليه است كه اجزاي آنها محسوب مي‌شوند. اين اجزاء براساس نظر منطق-نگاران پس از ورود حروف شرط بر سرآنها، خاصيت قضيه بودن و خبريت را از دست داده و به همين جهت متصف به صد141ق و كذب نيز نمي‌شوند؛ زيرا اين دو وصف از عوارض ذاتي خبر هستند. اما تامل در اجزاي قضاياي شرطيه نشان مي‌دهد كه اين اجزاء در زماني كه جزء قضيه شرطيه تلقي مي‌شوند، خصوصيت و حكم خبريت و اتصاف به صدق و كذب را همچنان دارا هستند و با همين معيار و چگونگي رابطه ميان آنها، صدق و كذب قضاياي شرطيه تحصيل و تعيين مي‌شود. اين نوشتار با رويكرد تحليل گزاره‌اي، به اين نتيجه مي‌رسد كه اجزاي شرطيات به عنوان طرفين منفصله يا مقدم و تالي در متصله، از وصف صدق و كذب برخوردار هستند و به همين دليل از خبريت خارج نمي‌شوند. در نتيجه در ضمن قضاياي شرطيه نيز همچنان به عنوان قضيه ملاحظه مي‌شوند.