عنوان مقاله :
حكومت نبوي، مأموريتي الهي يا ضرورتي عقلي يا سياسي؟
پديد آورندگان :
اشرافي بجستاني ، محمد حسن دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد , كاظمي گلوردي ، محمد رضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد - گروه فقه و حقوق اسلامي , داودي ، علي اصغر دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد - گروه علوم سياسي
كليدواژه :
حكومت نبوي , ملاك حقانيت , استلزامات عقلي , ضرورت شرعي , قدرت
چكيده فارسي :
يكي از مباحث پرمناقشۀ جامعه اسلامي در طول دوره چهارده قرني خود، موضوع حكومت اسلامي و حق حكومت و ملاك حقانيت بوده است. از آنجايي كه چنين مباحثي را نميتوان فارغ از حكومت پيامبر اسلامN و سنت سياسي ايشان بررسي نمود، بدينجهت بسياري از انديشمندان ديني و سياسي در مباحثي چون امامت، خلافت، حكومت و...، ناگزير از بررسي حكومت ايشان در مدينه گرديدهاند؛ اما نتوانستهاند در خصوص ماهيت شرعي يا سياسي آن به اتفاقنظر واحد برسند. به نظر ميرسد براي حل اين مسئله، نخست بايد به اين سؤال پرداخته شود كه حكومتِ شكلگرفته در مدينةالنبي بعد از هجرت، حاصل كدام يك از استلزامات سياسي، عقلي يا مأموريت الهي بوده است؟ به طور طبيعي، حاصل بحث، هر يك از صورتهاي پيشگفته شود، ميتواند نقش مهمي در كاركرد سياسي دين داشته باشد؛ زيرا بنا بر فرض سوم، ديگر نميتوان مرجعيت سياسي دين و شخص پيامبرN و نيز لزوم ادامه اين مرجعيت را منكر گرديد. ولي در فرض اول و دوم، ميتوان در مرجعيت سياسي دين و شخص پيامبرN مناقشه كرد. نگارندگان بر اين باورند كه حضرت رسولN حسب وظيفه شرعي، اقدام به تشكيل حكومت نموده و ضرورت عقلي و سياسي، صرفاً مؤيد دليل قرآني بر لزوم شرعي حكومت اسلامي بوده است و مقاله حاضر با روش تحليلي به بررسي اين موضوع ميپردازد.
عنوان نشريه :
آموزه هاي فقه مدني
عنوان نشريه :
آموزه هاي فقه مدني