چكيده فارسي :
در بخش نخست از ترجمۀ مقدمۀ كتاب نقشهبرداري از ادبيات جهان، كه در شماره پيشين آمده است، مدس روزندال تامسون دربارة اهميت و پيچيدگي ادبيات جهان بحث ميكند. در اين بخش از ترجمه مقدمه، روزندال ادبيات تطبيقي و نقد پسااستعماري را به عنوان دو الگوي غالب در مطالعات ادبي فراملي نقد ميكند و ضمن برشمردن محدوديتهاي آنها به بيان رابطه هريك با ادبيات جهان ميپردازد. درباب ادبيات تطبيقي، نقد او شامل پنج محور ميشود كه فقدان كنجكاوي دربارة ادبيات غيراروپايي و ضعف برنامههاي آموزش زبان از آن جملهاند. يكي از مشكلات اساسي نقد پسااستعماري آن است كه قادر نيست روشي مشخص براي مطالعه آثار ادبي مراكز ادبي و يا آثار فرهنگهاي غيراستعماري ارائه كند. به همين دليل، از نظر روزندال، ادبيات جهان قادر خواهد بود كه الگويي ادبي براي مطالعة ادبيات در جهان امروز معرفي كند و به همين دليل است كه ترجمه به عنوان يك مفهوم محوري در مطالعات ادبي مطرح ميشود. در بخش سوم اين مقدمه كه در شماره آينده به چاپ ميرسد، روزندال درباره انواع ادبيات جهان، كه در اين بخش نيز از آنها نام برده شده است، صحبت ميكند. در بخش سوم، همچنين درباره روشهاي جديد مطالعه ادبي و برخي جنبههاي اين مقدمه كه براي درك موقعيت و رابطه ادبيات فارسي با ادبيات جهان مهم است نيز بحث خواهيم كرد