يك توهم و يك تناقض در شوراي همكاري خليج فارس (بررسي انتقادي كتاب اقتصاد سياسي بين الملل خليج فارس)

فراگيري فرايند جهاني شدن، با توجه به تاثيرات گسترده آن، چالشهاي زيادي را براي كشورها ايجاد كرده است. در اين ميان كشورهاي كوچك به عنوان جوامعي كه از تاثيرپذيري بيشتري برخوردارند، با چالشهاي بيشتري روبرو هستند. پژوهشگران مقالات و كتابهاي مختلفي را به اين موضوع اختصاص داده و سعي كرده اند وضعيت كشورها را در فرايند جهاني شدن، و اقدامات آنها را براي مواجهه با چالشهاي جهاني شدن تبيين نمايند. نويسنده كتاب «اقتصاد سياسي بين الملل خليج فارس» با اين رويكرد سعي كرده است جايگاه كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس را در اقتصاد بين الملل در عصر جهاني شدن توضيح دهد. اين كتاب اقدامات كشورهاي كوچك خليج فارس را براي انطباق با شرايط جهاني بررسي كرده است. در اين مقاله با نگاهي نقادانه به كتاب، سعي شده است نقاط قوت و ضعف آن بررسي شوند. اين بررسي نشان مي دهد كه نويسنده كتاب تحليل هاي ارزشمندي از سياستها و اقدامات كشورهاي كوچك خليج فارس براي ارتقاء جايگاه خود در اقتصاد بين الملل ارائه كرده است، اما در عين حال كتاب بويژه متن ترجمه آن از ضعف هاي شكلي و محتوايي متعددي رنج مي برد.