عنوان مقاله :
تحليل نسبت تهذيب اجتماعي با انسان اجتماعي؛ نقد كتاب انسان اجتماعي
پديد آورندگان :
حسيني ، حسين پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي - گروه فلسفۀ دين
كليدواژه :
تهذيب اجتماعي , انسان اجتماعي , نقد , تمدن , نقشۀ اخلاقي , انسانشناسي , فلسفۀ علوم اجتماعي
چكيده فارسي :
پرسش محوري اين پژوهش تحديد نسبت مفهومي مسئلۀ «تهذيب اجتماعي» با «انسان اجتماعي» است تا از اين رهگذر بتوان به يكي از مهمترين چالشهاي امروز جامعه درمورد چگونگي تعامل انسان در روابط اجتماعي پيچيده و جديد كنوني پرداخت. بدين ترتيب، اين مقاله پس از معرفي كلي و چهارچوب آراي كتاب انسان اجتماعي، اثر «دارندرف»، و اشارۀ كوتاهي به ابعاد شكلي آن به مباني مفهوم انسان اجتماعي نزد وي ميپردازد. در اين فراز، نشان داده خواهد شد كه امكان فراتررفتن از آنچه او بهعنوان «واحد تحليل مسئله» انديشيده است و همچنين ارائۀ تلقي اجتماعي دقيقتر وجود دارد. اگرچه نزد «دارندرف» دو مفهوم نقش اجتماعي و وضعيت اجتماعي تشكيلدهندۀ مفهوم انسان اجتماعياند و از اين طريق، دو واقعيت فرد و جامعه به يكديگر مرتبط ميشوند، اما ازآنجاكه موضوع ذهن وي مسئلۀ «تهذيب اجتماعي» نبوده است، تا بدينجا اين سؤال پيش نيامده است كه چگونه ميتوان مفهوم انسان اجتماعي را با تهذيب اجتماعي پيوند زد. دارندرف در تحليل خود، براي دو مفهوم فرد و جامعه، هويّت مستقلي در نظر ميگيرد و انسان اجتماعي نزد وي انساني است كه داراي نقشهاي اجتماعي گوناگوني است. ازاينرو، انسان اجتماعي وي را بايد «انسان در اجتماع» ناميد، اما در تحليلي ديگر، فرد مستقل از جامعه را نميتوان تصور كرد، بلكه هويّت حقيقي افراد در جامعه و روابط اجتماعي شكل ميگيرد. مقاله درادامه از سه ويژگي مفهوم تهذيب اجتماعي ياد كرده است و به پرسش جبر سازماني ميپردازد و درپايان، به ضرورتهاي پژوهشي دراينباره و بهخصوص به مسئلۀ نقشۀ جامع اخلاقي تأكيد ورزيده است.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني