عنوان مقاله :
سوسور به روايت دريدا : نوشتار به مثابه امر غاصب
پديد آورندگان :
خبازي كناري ، مهدي دانشگاه مازندران - گروه فلسفه , راه بار ، ندا دانشگاه تبريز
كليدواژه :
سوسور , دريدا , تفاوت , نوشتار , غاصب , نشانه , اختياري بودن
چكيده فارسي :
دريدا نقش به سزايي در معرفي سوسور به گفتمان فلسفي و زبان شناختي زمانه ما دارد. اين مقاله ضمن پرداختن به بنيادهاي فكري سوسور و تاثير گذاري سوسور بر دريدا بر آن است كه نقد ساختارزدايانه دريدا نسبت به سوسور در مسأله نوشتار را مورد تحليل قرار دهد. سوسور در كتاب دوره زبان شناسي عمومي، با تقسيم بندي قلمرو زبان به دو بخش بيرون و درون، نوشتار را از قلمرو دروني زبان بيرون رانده و آن بازنمايي زبان تلقي مي كند. سوسور نوشتار را غاصب جايگاه گفتار دانسته و آن را امر حاشيه اي تلقي مي كند. اما دريدا معتقد است سوسور با تعيين حدود درون و بيرون براي زبان و خروج نوشتار از قلمرو دروني زبان، نتوانست از متافيزيك ميتني بر حضور تخطي كند. وي با طرح مفهوم Differance به وجه مستقل نوشتار نسبت به گفتار اشاره داشته و نوشتار را از به انقياد درآمدن گفتار خارج مي كند. به باور دريدا، اختياري بودن نشانه مي تواند دال را از انقياد مدلول بيرون آورده و دال هاي متكثر ايجاد كند. از نگاه وي، Differance نشان دهنده امكاني براي شدن هاي مستمر در متن است و اين شدن ها زنجيره بي پاياني از دال ها را به همراه خواهد داشت.
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي