اثر مداخله اعتباري دولت در نظام بانكي بر رشد بخش‌هاي اقتصاد ايران (رهيافت هم انباشتگي FMOLS)

هدف اصلي اين مطالعه بررسي اثر مداخله اعتباري دولت در نظام بانكي بر رشد بخش هاي اقتصادي ايران طي سال هاي 1376-1396 مي باشد. براي اين منظور از روش هم انباشتگي حداقل مربعات كاملاً اصلاح شده (FMOLS) به برآورد رابطه بلند مدت در بانك هاي تخصصي (بانك صنعت و معدن، كشاورزي و مسكن) پرداخته شد. نتايج تخمين مدل بيانگر اين است كه متغيرهاي موجودي سرمايه خالص بخشهاي اقتصادي و تسهيلات پرداختي بانكهاي تخصصي به بخشهاي اقتصادي جمعيت شاغل بخشهاي اقتصادي و سهم هر يك از بانكهاي تخصصي از كل سيستم بانكي، درجه باز بودن اقتصاد و شاخص مالكيت دولتي بانكها از تأثير مثبت و معنادار بر ارزش افزوده بخشهاي اقتصادي برخوردار مي باشد. همچنين، متغير شاخص مالكيت خصوصي بانكها داراي تأثيرگذاري معناداري بر ارزش افزوده بخش هاي اقتصادي نميباشد. از اينرو، مهمترين نتيجه مطالعه حاضر اين بوده است كه مداخله اعتباري دولت از طر يق بانكهاي تخصصي (صنعت و معدن، كشاورزي و مسكن)، از تأثير معناداري بر رشد اقتصادي بخشهاي مربوطه (صنعت، كشاورزي و ساختمان) برخوردار است. ليكن ماهيت دولتي بانك ها و سهيم نبودن آنها در سود و زيان فعاليت بنگاه هاي اقتصادي به ويژه در شرايط ركود اقتصادي، باعث اثر ضعيف اين نوع مالكيت بر ارزش افزوده بخش هاي اقتصادي شده است.