عنوان مقاله :
بررسي كارايي روشهاي زمينآماري در پايش و پهنهبندي تغييرات مكاني برخي خصوصيات شيميايي خاك
پديد آورندگان :
شاهين زاده ، نوشين دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز، پرديس علوم و تحقيقات خوزستان - گروه خاكشناسي , محسنيفر ، كامران دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز - گروه خاكشناسي , بابايينژاد ، تيمور دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز - گروه خاكشناسي , قنواتي ، نويد دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز - گروه خاكشناسي
كليدواژه :
پراكنش مكاني , پهنهبندي , خصوصيات شيميايي خاك , درونيابي , زمين آمار
چكيده فارسي :
پراكنش خصوصيات شيميايي خاك و ميزان تغييرات آن ها، از عواملي هستند كه در توليد پايدار، اهميت ويژه اي دارند. روش هاي اندازه گيري اين ويژگي ها كه عمدتا از طريق آزمون خاك امكان پذير مي باشد، آن هم در سطحي وسيع، بسيار وقت گير و هزينه بر است. يكي از روش هايي كه به منظور پايش وضعيت اين ويژگي ها و نيز كاهش هزينه هاي نمونه برداري در سطح وسيع استفاده مي شود، درون يابي است. درون يابي روش هاي متعددي دارد كه هر روش در شرايطي خاص دقت متفاوتي دارد. در اين تحقيق دقت سه روش معمول درون يابي به منظور درون يابي برخي فاكتورهاي شيميايي خاك هاي اراضي كشاورزي استان خوزستان بررسي شده اند. متغيرهاي مورد نظر در اين تحقيق شامل نيتروژن كل (TN)، پتاسيم قابل جذب (AK)،فسفر قابل جذب (AP)، كربنات كلسيم (CaCO3)، درصد كربن آلي (OC)، هدايت الكتريكي (EC) و اسيديته (pH) مي باشند كه در 270 نمونه خاك اندازه گيري شدند. روش هاي ميان يابي به كار رفته نيز شامل كريجينگ معمولي (OK)، ميانگين متحرك وزن دار (IDW) و توابع شعاعي (RBF) بوده است. براي انتخاب روش مناسب، از معيارهاي آماري دقت (MAE)، انحراف (MBE) و مجذور ميانگين خطا (RMSE) استفاده شد. بررسي نتايج واريوگرافي نشان داد كه ساختار مكاني (نسبت همبستگي) فسفر (0/243) و پتاسيم (0/159) قابل جذب، قوي، نيتروژن كل ضعيف (خطاي اندازه گيري 0/816) و بقيه پارامترها ساختار مكاني متوسطي داشتند. بر اساس نتايج اين جدول مي توان روش كريجينگ معمولي با مدل نمايي را بهترين و دقيق ترين روش (0/0715=MAE و 0/0890=RMSE و 0/0006-=MBE و 0/912=R2) براي درون يابي نيتروژن كل دانست. اين در حالي است كه بهترين روش براي درون يابي كربن آلي، فسفر قابل جذب، پتاسيم قابل جذب، كربنات كلسيم، اسيديته و هدايت الكتريكي خاك به ترتيب RBF، كرجينگ معمولي (با مدل كروي)، كرجينگ معمولي (با مدل كروي)، RBF، كرجينگ معمولي (با مدل نمايي) و RBF بوده است. نتايج نشان داد كه روش IDW روش مناسبي براي درون يابي هيچكدام از پارامترها نبود. از نقشه هاي تهيه شده به وضوح مي توان عدم يكنواختي كوددهي ها را مشاهده نمود به نحوي كه ميزان فسفر قابل جذب در بخش هاي جنوبي منطقه مورد مطالعه بيشتر ولي ميزان پتاسيم قابل جذب در بخش هاي شمالي و مركزي منطقه مورد مطالعه بيشتر بوده است. در حالي كه در بخش شرقي و غربي منطقه مورد مطالعه و در جاهايي كه ميزان pH بالاي 7/7 است، ميزان كربنات كلسيم خاك ها در بالاترين حد خود يعني 46 الي 49 درصد مي باشد. تهيه نقشه هاي با دقت مناسب بوسيله روش هاي زمين آماري براي پارامترهايي كه وابستگي مكاني خوبي دارند، روشي مناسب براي پايش و مديريت اراضي در سطح كلان مي باشد.
عنوان نشريه :
فضاي جغرافيايي
عنوان نشريه :
فضاي جغرافيايي