كليدواژه :
ابزارهاي علمي , واقعگرايي , منظرها , قوت , تكثرگرايي , ميانجي
چكيده فارسي :
اين مقاله با انديشيدن به شان معرفتشناختي ابزارهاي علمي به مناقشهي واقعگرايي علمي ميپردازد. ادعاي اصلي مقاله اين است كه يك ديدگاه منظرگرايانه و در عين حال واقعگرايانه قادر است نقش ابزارها در علم را توضيح دهد. در اين راستا، منظرگرايي ابزاري تعريف، و از آن در برابرِ اين سه نقد دفاع ميشود: 1- منظرگرايي به نسبيگرايي ميانجامد، 2- اين ديدگاه منظرگرايانه كه ابزارها بخشي از واقعيت را بازنمايي ميكنند پيشپاافتاده است، 3- اين ادعاي منظرگرايانه كه ابزارها شفاف نيستند يا پيشپاافتاده يا غيرقابلقبول است. در پاسخ، بر اساس مفهوم «قوّت» از نسخهاي واقعگرايانه از منظرگرايي دفاع ميكنم، و چنين استدلال ميكنم كه منظرگرايي دلالتهايي جالب توجه براي تكثرِ بازنماييهاي علمي و همچنين براي آموزش علم به عموم دارد. به علاوه، توضيح ميدهم كه ديدگاه (پسا)پديدارشناختي دربارهي «ميانجي» ميتواند اين ادعا را كه ابزارها شفاف نيستند روشن كند.