بررسي ارتباط سلامت رواني و درد مزمن در كودكان و نوجوانان: يك مطالعه مروري نظام‌مند

زمينه و هدف: تجربه درد در مدت طولاني و باورهاي مربوط به زمان مرتبط با درد عوامل كليدي را براي درك تجربه درد و پريشاني روان شناختي بيمار تشكيل مي‌دهند. پژوهش حاضر با هدف تعيين ارتباط سلامت رواني با درد مزمن در كودكان و نوجوانان انجام شد. مواد و روش‌ها: در پژوهش مروري حاضر، با استفاده از كليد واژه هاي انگليسي درد مزمن، كمر درد مزمن، سردرد مزمن، شكم درد، گردن درد، درد چندگانه، درد اسكلتي-عضلاني، كودكان، نوجوانان، و سلامت رواني در پايگاه هاي اطلاعاتي نظير Google Scholar، PubMed، ISI، Scopus، EMBASE و PsycINFO در بازه زماني 2000 (از ماه ژانويه) تا 2022 (تا ماه نوامبر) مورد جستجو قرار گرفتند. يافته‌ها: بررسي هاي صورت گرفته حاكي از شيوع 4 الي 60 درصدي درد مزمن در كودكان و نوجوانان داشت كه شكم درد، سر درد، كمر درد و دردهاي چندگانه شيوع بالاتري داشتند. بيماراني كه داراي افسردگي، اضطراب، ترس، استرس، فاجعه سازي درد، ناگويي هيجاني، پريشاني روان شناختي، پرخاش گري، مشكلات رفتاري، اختلالات شناختي بودند از شدت درد مزمن بيشتري برخوردار بودند. در مقابل، عواملي مانند وضعيت اقتصادي-اجتماعي مطلوب، كيفيت زندگي مرتبط با سلامت، كيفيت خواب، ارتباط اجتماعي، فعاليت بدني، تاب آوري و انعطاف پذيري شناختي موجب كاهش درد و تسريع روند درمان بيماران مبتلا به درد مزمن گرديد. نتيجه‌گيري: نتايج به دست آمده حاكي از ارتباط معنادار بين سلامت رواني و درد مزمن در كودكان و نوجوانان داشت. در اين زمينه، مراكز روان شناسي و مشاوره مدارس ضروري است آموزش هايي در جهت افزايش كيفيت زندگي مرتبط با سلامتي و تاب آوري كودكان و نوجوانان ارائه دهند.