عنوان مقاله :
واكاوي الگوهاي ذهني مديران دولتي نسبت به پديده «واپس زني دانش»
پديد آورندگان :
عابدين ، بهاره دانشگاه مازندران - دانشكده علوم اقتصادي و اداري - گروه مديريت اجرايي , اكبري امامي ، شهناز دانشگاه حضرت معصومه(س) - گروه مديريت بازرگاني
كليدواژه :
واپسزني دانش , بيتوجهي عمدي , مديران ارشد دولتي , روششناسي كيو
چكيده فارسي :
دانش و قدرت دو روي يك سكه هستند كه عبارت توانا بود هر كه دانا بود را تداعي ميكند، اما آيا منظور از اين دانايي بيشتر شدن دانش است؟ يا منظور تشخيص آنچه بايد بدانيم و آنچه نبايد بدانيم است. سادهتر آنكه «گاهي ميدانيم كه اگر ندانيم بهتر است». از اينرو، دانش را پس ميزنيم. اين پديده «واپسزني دانش» ناميده ميشود. مطالعه حاضر بهدنبال درك و كشف ابعاد آن از نگاه مديران ارشد سازمان است. تجربه زيسته پژوهشگران در كنار مديران ارشد در سازمانهاي مختلف خاستگاه شكلگيري اين مطالعه است. نتايج اين مطالعه نشان ميدهد كه از مجموعه استراتژيهاي رفتاري مديران اينگونه بر ميآيد كه كسب دانش بهخودي خود قدرت نيست، بلكه در جبهه مقابل آن، غفلت و عدم شفافيت با دانش رقابت ميكند. مطالعه حاضر، پژوهشي كيفي است كه با استفاده از روش پژوهش كيو انجام شده است. دادههاي كيفي در اين مطالعه برگرفته از مصاحبههاي عميق با 16 مدير ارشد در بخش دولتي است. يافتهها حاكي از آن است كه بهدلايل سازماني، محيطي و شخصي مديران گاهي «عمداً و آگاهانه» دانش را پس ميزنند و در مواجهه با شواهد متناقض با عقايد خود «بيتوجهي» ميكنند.
عنوان نشريه :
مطالعات مديريت دولتي ايران
عنوان نشريه :
مطالعات مديريت دولتي ايران