عنوان مقاله :
تحليل زمانمندي روايت در داستانهاي بازنويسي آذريزدي از مثنوي براي كودكان (بر اساس نظريه ژنت و نيكولايوا)
پديد آورندگان :
كريمي ، فائزه دانشگاه شهركرد , ظاهري عبدهوند ، ابراهيم دانشگاه شهركرد
كليدواژه :
داستانهاي بازنويسي آذريزدي , زمان , ژنت , كودك , نيكولايوا
چكيده فارسي :
درك و شناخت مخاطبان كودك از زمان، متفاوت با بزرگسالان است؛ بنابراين نويسندگان در نگارش داستان براي اين ردهي سني و تأثيرگذاري بيشتر، بايد از الگوي زمانمندي مناسب با فهم آنان استفاده كنند. بر اين اساس، هدف در اين پژوهش نيز بررسي زمانمندي روايت در داستانهاي بازنويسي آذريزدي از مثنوي براي مخاطبان كودك است. بدين منظور ابتدا نظريهي ژنت دربارهي زمانمندي روايت و نگرش نيكولايوا به زمانمندي در داستان كودكان، در چارچوب اصلي پژوهش، بررسي شد و سپس بر مبناي آنها، عناصر زمانمندي در سه داستان بازنويسيشده از مثنوي به روش اسنادي با اين فرض كه آذريزدي، مناسب با درك مخاطب كودك از زمان، نوع نگرش به كودكي و اهداف ادبيات كودك، تغييراتي در الگوي زمانمندي داستانها ايجاد كرده است، تحليل شد. نتايج پژوهش نشان ميدهد آذريزدي براساس نگرش آموزشي كه به ادبيات كودك داشته است و همچنين اين ديدگاه كه مخاطبان كودك نياز به توضيح بيشتر دربارهي مطالب دارند، از درنگ توصيفي در بخش شخصيتپردازي و بيان رويدادها، گذشتهنگري و بسامد مكرر استفاده كرده كه اين امر موجب شتاب منفي در داستانهاي بازنويسيشده است. آذريزدي صحنههاي حذفشده در مثنوي را بهصورت خلاصه روايت كرده و صحنههاي خلاصه را با جزئيات بيشتر بازنويسي كرده است تا اطلاعات ضروري در اختيار مخاطب كودك قرار گيرد. مقايسهي الگوي زمانمندي داستانهاي بازنويسيشده با نگرش نيكولايوا نيز نشان ميدهد آذريزدي بيشتر به ساختار زمانمندي داستانهاي كلاسيك كودك نظر داشته است تا داستانهاي معاصر.
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات كودك
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات كودك