خوانشي از رمان نوجوان هستي براساس رويكرد بوم‌فمينيسم

بوم‌نقد رويكردي جديد در مطالعات ادبي است كه باتوجه‌به افزايش دغدغه‌هاي زيست‌محيطي در چند دهه‌ي اخير در پي آن است تا ميان ادبيات و محيط‌زيست پيوند برقرار نمايد. اكوفمينيسم يا بوم‌فمينسيم نيز، شاخه‌اي از بوم‌نقد است كه در پي اثبات اين ادعاست كه فرهنگ مردمحور در طول تاريخ به‌صورت توأمان به زن و طبيعت آسيب‌هاي جبران‌ناپذيري وارد كرده است. استدلال اصلي اكوفمينيست‌ها آن است كه سركوب مردسالارانه، با عناوين سود و پيشرفت، طبيعت را از بين مي‌برد. اين مقاله به روش تحليل محتوا و با رويكرد توصيفي‌تحليلي، بر آن است تا رمان هستي از فرهاد حسن‌زاده را از منظر اكوفمينسيم، بررسي كند و عناصر اين ديدگاه را در اثر يادشده، پيش چشم بياورد. قهرمان اين اثر دختر نوجواني است كه در بحبوحه‌ي روزهاي آغازين جنگ به‌همراه خانواده، مجبور به ترك شهر و ديار مي‌شود. در اين رمان شواهد و تصاوير بسياري وجود دارد كه نشان‌دهنده‌ي آسيب‌هاي جنگ تحميلي به زنان و طبيعت است. از سوي ديگر قرائن متعددي نيز به چشم مي‌آيد كه نشانگر وجه حمايتگري زنان از طبيعت و طبيعت از زنان است. اين شواهد رابطه‌ي بين زنان، طبيعت و محيط ‌زيست و نيز رابطه‌ي بين مردان، فرهنگ و جنگ را تأييد مي‌كند.