چكيده فارسي :
شفيعي بحث خود دربارۀ ترجمهناپذيري شعر را بر تكبيتي از شعر حافظ استوار ميكند: به مي سجّاده رنگين كن گرت پير مغان گويد/ كه سالك بيخبر نبود ز راه و رسمِ منزلها. ترجمه تحتاللفظي من از اين بيت:
Dye the prayer-rug with wine if the Magian Pir asks you/ for the Wayfarer should be in tune with the routes and rules of each stage (metrical pattern: U—/ U—/ U—/ U—)
واژۀ بيت معادل دقيقي در علم عروض در زبان انگليسي ندارد و چهبسا بهdistich ترجمه شود كه معادل دقيقي نيست. شفيعي به دلايل متعددي توسل ميجويد تا نشان دهد كه اين بيت قابل ترجمه به زبانهاي اروپايي نيست:
مخاطبِ فرنگيِ اين تعبير، نخست بايد بداند كه دو مفهوم دينيِ «نجس» و «طاهر» در فرهنگ ايراني و اسلامي بسيار اهميّت دارد… گيرم او معنيِ «نجس» و «پاك» را درست به همان مفهوم شرعي و در حدِّ يك مسلمان شناخت، اينكه مي (شراب) نجس است و اگر بر جامه يا بر محلِّ سجده ريخت بايد آن را شست، مرحلۀ بعد از آن است. شراب براي فرنگي، بنابر تاريخ طولاني مسيحيّت، خون مسيح است و مقدّس