عنوان مقاله :
مترجم به مثابه سفرنامهنويس
پديد آورندگان :
باغينيپور، مجيد فاقد وابستگي
كليدواژه :
مترجم ادبي , ترجمه ادبي , مباحث نظري ترجمه
چكيده فارسي :
استعارۀ «ترجمه سفر است» ترجمه را با سفر قياس ميكند. اگر اين قياس بهرهاي ازحقيقت داشته باشد، پس قياس «مترجم سفرنامهنويس است» نيز خالي از حقيقتي نيست. سفرنامهنويس بر آن است كه «شرحي صادقانه از تجربهاي دست اوّل» (بِيسنِت، ص 66)؛ يعني سفري واقعي، به خواننده عرضه كند؛ مترجم نيز بر آن است كه «شرحي صادقانه از تجربهاي دستِ اوّل»؛ يعني سفري زباني، به خواننده عرضه كند. بِيسنِت (همان، ص 70) با طرحِ مفهوم «منبعِ موثق»، بر اين باور است كه: «داشتن منبعي موثق براي سفرنامهنويسان مهم است، امّا براي مترجمان ضروري است. ترجمه فعاليتي ادبي است مستلزم انتقال متني كه در يك زبان نوشته شده و بايد به زبان ديگر نوشته شود؛ بنابراين، هميشه بايد منبعي باشد كه در جايي غير از آنجا كه ترجمه واقع ميشود، وجود داشته باشد.» البته اين حرف بدان معني نيست كه خوانندگان هيچ نقشي ندارند؛ برعكس، «هر دو فرايند مذكور مستلزم روابط پيچيده با خوانندگان نيز هستند. از خواننده انتظار ميرود هم به سفرنامهنويس و هم به مترجم اعتماد كند، اعتمادي كه خالي از مخاطره نيست.» (همان)