عنوان مقاله :
درآمدي بر تبارشناسي ترجمه در ايران
پديد آورندگان :
جهانديده، سينا فاقد وابستگي
كليدواژه :
ترجمه , تبارشناسي , ادبيات جهان
چكيده فارسي :
علوم انساني در ايران، از اواخر دهۀ شصت و اوايل دهۀ هفتاد دچار گسستي بنيادين شد. نقش ترجمه در اين گسست از سه جهت اهميت دارد: الف) ورود ناگهاني نظريههاي مختلف فلسفي، فرهنگي، زبانشناختي، جامعهشناختي و… و آشناشدن ايرانيان با چهرۀ متفكراني غربي كه فرهنگ و زبان و جامعه را بهگونهاي ديگر تبيين كرده بودند. ب) تبليغ، معرفي، تبيين و آموزش اين نظريهها به شكلهاي مختلف كه منجر به ظهور پارادايمهايي شد كه با الگوهاي دانش قبلي ايرانيان فاصله داشت. ج) رواجيافتن نوعي تفكر ترجمهاي. در اثر اين تحولات بود كه برخي انديشمندان ازجمله مراد فرهادپور ترجمه را يگانه شكل انديشيدن در اين وضعيت تاريخي دانستند. اين مقاله با رويكرد تبارشناسي ترجمه، معتقد است از دهۀ هفتاد ترجمه در ايران فقط كار انتقال دانش را انجام نداده بلكه «تفكر ترجمهاي» بهخاطر پيوندي كه با ايدئولوژي مترجمان دارد با «نقاب ترجمه» نظريهها و تفكر انديشمندان غربي را بهشكل گزينشي و ايدئولوژيك بازنمايي كرده است. درنتيجه، برخي از نظريهها و چهرهها معرفي و بسياري از صداهاي مؤثر فيلتر شدهاند و نظريههاي موجود هم بهخاطر گزينشهاي سازمانيافته مترجمان داراي جهتگيريهاي خاص هستند.