چكيده فارسي :
در پژوهشهاي معاصر در زمينۀ ترجمه مكرر به نظريهاي برميخوريم كه مترجمان ادبي را مؤلف ترجمههايشان ميشناسد. نظريهپردازان بسياري دربارۀ اين نظريه،كه در اين مقاله از آن با عنوان «مترجم در مقام مؤلف» ياد خواهيم كرد، بهصورت سلبي و ايجابي اظهارنظر كردهاند. در اين مقاله، در چارچوب فلسفه تحليلي هنر، به تحليل نظريههاي موجود دربارۀ ماهيت تأليف و ماهيت اثر ادبي ميپردازم. ديدگاه من دربارۀ نظريۀ «مترجم در مقام مؤلف» با هر دو ديدگاه رايج در اين زمينه متفاوت است. به اعتقاد من، مترجم را ميتوان مؤلف ناميد ولي مؤلف نه به آن معني كه طرفداران نظريۀ «مترجم در مقام مؤلف» به آن معتقدند. مترجمان اثر ادبي در معني اصيل آن تأليف نميكنند؛ بلكه آنها مؤلف آثاري ادبي هستند كه بازنمايي مقيد آثار ادبي اصيل ميباشند