بررسي رابطه اجتناب مالياتي و امپراتورسازي مديريتي با در نظر گرفتن حاكميت شركتي

اجتناب مالياتي به‌طور قانوني باعث ايجاد منابع اقتصادي براي شركت مي‌شود. سهام‌داران انتظار دارند اين منابع صرف افزايش ثروت آنان شود؛ اما تئوري نمايندگي بيان مي‌كند به‌دليل تضاد منافع ميان مدير و مالك، اين منابع به انجام رفتارهاي فرصت‌طلبانه مدير همچون شركت در فعاليت‌هاي امپراتورسازي منجر مي‌شود. همچنين، تئوري ذي‌نفعان لزوم توجه به تمام ذي‌نفعان را درخور توجه قرار مي‌دهد و هدف از وضع مكانيزم‌هاي نظارتي همچون حاكميت شركتي را كاهش رفتارهاي فرصت‌طلبانه مدير و همسوشدن منافع مديران و سهام‌داران بيان مي‌كند؛ بنابراين، انگيزه انجام اين پژوهش بررسي تجربي رابطه اجتناب مالياتي و امپراتورسازي مديريتي با در نظر گرفتن حاكميت شركتي است. جامعه آماري اين پژوهش، 729 مشاهده سال - شركت را در بر مي‌گيرد كه از شركت‌هاي پذيرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران طي بازه زماني 1391 تا 1399 به دست آمده‌اند. همچنين، براي آزمون فرضيه‌هاي پژوهش، از الگوي رگرسيون چندمتغيره مبتني بر داده‌هاي تركيبي با استفاده از روش حداقل مربعات تعميم‌يافته استفاده شد. يافته‌هاي حاصل از آزمون فرضيه‌هاي پژوهش نشان دادند اجتناب مالياتي، فعاليت‌هاي امپراتورسازي مديريتي را به‌طور معناداري افزايش مي‌دهد. همچنين، مشخص شد مكانيزم‌هاي حاكميت شركتي توانايي تضعيف اين رابطه به نحوي معنادار را ندارد.