تاثير پلاسماي تازه منجمد شده (FFP) و ليزات پلاكت انساني (HPL) بر روي ميزان تكثير سلول‌هاي بنيادي مزانشيمي انسان (MSCs) مشتق از بافت چربي و خون بند ناف

هدف: سلول‌هاي بنيادي مزانشيمي (MSCs) جمعيت سلولي هستند كه داراي توانايي تكثير و تمايز بالقوه‌اي بوده، اما چالش‌هايي در مورد شرايط كشت آن‌ها وجود دارد. سرم جنين گاوي (FBS)، با وجود تركيبات نامشخص، ايمني‌زايي بالقوه و انتقال احتمالي پريون/زئونوز، متداول‌ترين افزودني محيط كشت براي كشت‌هاي آزمايشگاهي است. به اين دليل، تلاش‌هاي قابل‌ توجهي براي يافتن يك جايگزين مناسب براي FBS، مانند محيط فاقد سرم يا ليزات پلاكتي انساني (HPL) و پلاسماي تازه منجمد (FFP) صورت گرفته است. هدف از اين مطالعه بررسي اثرات استفاده هم‌زمان از FFP، HPL و FBS بر تكثير سلول‌هاي بنيادي مزانشيمي مشتق از خون بند ناف و بافت چربي بود.مواد و روش‌ها: در مطالعه‌ي حاضر 5 كيسه كنسانتره پلاكتي از سازمان انتقال خون ايران، پايگاه جهرم تهيه گرديد. ليزات پلاكتي توسط عمل انجماد و ذوب كنسانتره پلاكتي تهيه و سلول‌هاي مرده از ليزات پلاكتي به وسيله‌ي سانترفيوژ جدا شدند. MSCs از بافت چربي شكم زير ناف، 5 بيمار تحت عمل هرنيا يا سزارين، و از خون بند ناف 10 نوزاد تازه متولد شده تهيه گرديد. سلول‌هاي گروه كنترل همراه با FBS، و سلول‌هاي گروه آزمايش در يكي از گروه‌هاي FBS، FBS+FFP، FFP+HPL و FBS+FFP+HPL كشت داده شدند. فنوتيپ سلول‌هاي بنيادي مزانشيمي توسط آناليز فلوسايتومتري مورد تاييد قرار گرفت و زنده ماندن با استفاده از روش MTT بررسي گرديد.يافته‌ها: نتايج نشان دادند كه، استفاده از FBS+FFP،FBS+HPL ، FFP+HPL و FBS+FFP+HPL منجر به افزايش معني‌داري در تكثير MSCs نسبت به گروه حاوي FBS تنها مي‌شود و هم‌چنين ميزان Viability سلول‌ها نيز افزايش معناداري نسبت به گروه FBS پيدا مي‌كند. نتيجه‌گيري: اين مطالعه نشان داد كه FBS+FFP،FBS+HPL ، FFP+HPL  و FBS+FFP+HPL اثر مساعدي بر ميزان رشد و تكثير MSCs داشته و به‌وضوح، اين اثرات بيولوژيكي به‌علت وجود فاكتورهاي رشد و سايتوكاين‌هاي توليدي توسط سلول‌هاي خوني مي‌باشد. اين مطالعه تاييد مي‌كند كه FFP+HPL كه به عنوان مكمل در برخي محيط‌هاي كشت استفاده مي‌شود، ممكن است جايگزين خوبي به‌جاي FBS در محيط كشت MSCs در نظر گرفته شود.