عنوان مقاله :
رمان زندگينامهاي به مثابه ژانري تلفيقي با نگاهي به روايت قلندر و قلعه
پديد آورندگان :
آلبوغبيش ، عبدالله دانشگاه علامه طباطبائي - گروه زبان و ادبيات فارسي , گل بابائي ، فاطمه دانشگاه علامه طباطبائي
كليدواژه :
رمان زندگينامهاي , ژانر تلفيقي , ميان رشتگي , قلندر و قلعه , سهروردي
چكيده فارسي :
رمان زندگينامهاي در جايگاه گونهاي مدرن در تاريخ پردازشهاي ادبي انسان، برونداد دگرگونيهاي انديشگاني و تحولات اجتماعي بوده، روندي تطوري را پيمودهاست. پژوهش پيشرو، ضمن توجه به فرآيند گذار زندگينامه به رمان زندگينامهاي، بسترهاي فكري فلسفي شكلگيري آن را تبيين ميكند و در وهلة بعد، برخي از ارزشهاي زيباييشناختي رمان زندگينامهاي را معرفي مينمايد. همچنين، پژوهش حاضر با بهرهگيري از الگوي روششناختي توصيف و تحليلِ پيكرة مورد مطالعه، نشان ميدهد رمان زندگينامهاي در پرتو سرشت تلفيقي و خصلت ميانرشتهاي خود، گسترة همكنشيهاي ادبيات با علم و هنر است به گونهاي كه گاهي مفاهيم و نظامهاي فكري آن قلمروهاي معرفتي، پيكرة رمان را شكل ميدهند و در نتيجه، مفهوم جديدي با عنوان «ژانر تلفيقي» شكل ميگيرد كه همساز با جهان چندوجهي مدرن است. بر مبناي پژوهش حاضر، رمان زندگينامهاي در سطح محتوايي، ضمن چرخش از تاريخ به فرد، بر نقش انسان در ساختن تاريخ تأكيد دارد و به اين ترتيب، ارزشهاي زيباييشناختي ويژهاي در آن رقم ميخورند و با جايگزين كردن نمادپردازي به جاي توصيف، امر ذهني را به جاي امر عيني مينشاند. در اين سياق، رمان قلندر و قلعه نوشتة سيديحيي يثربي به مثابة مصداقي بر رمان زندگينامهاي واكاوي شدهاست. در روايت موردمطالعه، ضمن كاربست رؤياپردازي، شاعرانگي زبان كه همساز با سرشت فلسفة اشراقياند، نماد نيز در جايگاه عنصري مركزي عمل ميكند بهگونهاي كه تقابل نيروهاي متعارض فكري در روايت به واسطة پردازش نمادها شكل ميگيرد، نمادهايي كه خود امتداد شبكهاي از تقابلهاي گفتماني در لايههاي عميقتر روايتاند.
عنوان نشريه :
ادبيات پارسي معاصر
عنوان نشريه :
ادبيات پارسي معاصر