عنوان مقاله :
تحليل غنايي داستان سلوك بر اساس نظريه ايلين بالدشويلر
پديد آورندگان :
كشاورز رضوان ، مينا دانشگاه تبريز , رنجبر ، ابراهيم دانشگاه تبريز - گروه زبان و ادبيات فارسي , رسمي ، سكينه دانشگاه تبريز - گروه زبان و ادبيات فارسي , خاكپور ، محمد دانشگاه تبريز - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
داستان غنايي , سلوك , محمود دولت آبادي , آيلين بالدشويلر
چكيده فارسي :
پژوهش درباره رمان و داستان غنايي به عنوان زيرمجموعهاي از ادبيات غنايي، يكي از زمينههاي مطالعاتي نوين در نقد داستان محسوب ميشود كه تاريخچه آن به دهههاي اخير بازمي گردد. براي نخستين بار، ايلين بالدشويلر در مقالهاي در سال 1969 از عنوان داستان غنايي براي تعدادي از داستانهايي كه واجد ويژگيهاي غنايي بودند، استفاده كرد؛ از آن پس، پژوهشگران برجستهاي چون رالف فريمن و جاناتان كالر، افقهاي ديد اين نوع مطالعه را گسترش دادند و بر غناي آن افزودند؛ در نتيجه امروزه معيارهاي دقيقتر و علميتري براي شناسايي و تحليل آثار داستاني غنايي وجود دارد. نظريه بالدشويلر در اصل مختص به داستان كوتاه غنايي است؛ اما اصول و مولفههايي كه او ارائه كرده است، ميتواند به رمان نيز تعميم داده شود. نظريه وي، شامل تعدادي مصاديق اصلي و بديع است: مانند «لحن شاعرانه»، «نمادپردازي» و «منحني عاطفي»؛ همچنين وي، برخي آراء محققان پيش از خود را نيز اخذ كرده و آن را به عنوان يكي از مولفههاي نظريه خود، گسترش داده است؛ مانند نظريه «همپيوندي عيني» كه در اصل، تياس اليوت آن را در سال 1946 براي نخستين بار مطرح كرد. مقاله پيشِرو، به دنبال بررسي و تحليل داستان سلوك از محمود دولتآبادي برمبناي نظريه داستان غنايي بالدشويلر است. در مطالعه حاضر، اين سوال مطرح است كه وجود چه عناصر و مولفههايي در اين اثر باعث شده كه يك رمان ِمدرنِ غنايي محسوب شود. نتايج حاكي از آن است كه ميتوان سلوك را يكي از بهترين نمونههاي رمان غنايي محسوب كرد؛ زيرا مهمترين ويژگيهاي داستان غنايي كه در نظريه بالدشويلر مطرح شده، مانند نمادپردازي، لحن شاعرانه، منحني عاطفي، همپيوندي عيني، فرجام گشوده، پيرنگ نامتعارف، روايت غير خطي، تنهايي و بيگانگي شخصيتها، با كيفيت و كميّت قابل ملاحظه در اين اثر به كار رفته است.
عنوان نشريه :
ادبيات پارسي معاصر
عنوان نشريه :
ادبيات پارسي معاصر