تحليل نسبت بيلدونگ با امر مطلق و هنر در فلسفه شلگل

از نظر شلگل حقيقت بايد مطلق باشد و رسيدن به مطلق بوسيله مقولات فلسفي به آن شكلي كه ميان فيلسوفان ايده‌آليسم آلماني آن دوره متداول بود امكان‌پذير نيست. شلگل آگاهي را يك آگاهي تاريخي تعريف مي‌كنند كه خود را در دوره‌هاي گوناگون تاريخي در دل فرهنگ نشان مي‌دهد. اين فرهنگ‌ شامل آثار هنري، آيين‌ها و سمبل‌هاي هر دوره مي‌شود. مطلق نه آگاهي محض است و نه طبيعت بي‌كران بلكه جايي ميان اين دو قرار دارد. مطلق براي شلگل يك هماهنگي و هارموني است كه بوسيله يك آگاهي فراگير شكل گرفته است. شلگل اين هارموني را بيلدونگ مي‌داند كه در حقيقت بنيان مطلق بودن بر همين هارموني استوار است. هر چيز كه پرورش مي‌يابد و از دل اين مطلق بيرون مي‌آيد در يك هماهنگي و نظم قرار دارد. در فلسفه شلگل بيلدونگ جاي مقولات و قواعد فلسفي را مي‌گيرد تا مطلق پديد آيد. انسان براي رسيدن به يك هماهنگي و هارموني همانند طبيعت بايد از يك بيلدونگ بهره‌مند شود. بيلدونگ مدنظر شلگل يك بيلدونگ هنري است كه در درون خود با عشق، اخلاق و عرفان پيوند برقرار مي‌كند