تأثير درك سياست‎ هاي سازماني بر خلاقيت كاركنان با ميانجيگري دانش ضمني و نقش تعديلگر تعهد حرفه اي در اداره كل بنادر و دريانوردي استان هرمزگان

هدف اين پژوهش بررسي تأثير سياست سازماني ادراك شده بر خلاقيت كاركنان با نقش ميانجي دانش ضمني و نقش تعديلي تعهد حرفه‎اي است. جامعۀ آماري شامل 680 نفر از كاركنان اداره كل بنادر و دريانوردي استان هرمزگان مي باشد، كه با روش نمونه‌گيري در دسترس از طريق فرمول كوكران 246 نفر به‌عنوان حجم نمونه انتخاب شده‌اند. اين تحقيق از لحاظ هدف كاربردي و از نظر روش انجام كار از نوع توصيفي پيمايشي است. بمنظور گردآوري داده‌ها از پرسشنامه هاي‌ استاندارد استفاده گرديد. داده‌هاي به‌دست‌آمده از پرسشنامه با استفاده از روش مدل يابي معادلات ساختاري و با استفاده از نرم‌افزارهاي SPSS و Smart PLS مورد بررسي و تحليل قرار گرفت. يافته هاي حاصل از آزمون فرضيه‌هاي پژوهش نشان داد كه سياست سازماني ادارك شده از طريق نقش ميانجي دانش ضمني بر خلاقيت كاركنان اداره كل بنادر و دريانوردي استان هرمزگان تأثير دارد. سياست سازماني ادراك شده از طريق نقش تعديلي تعهد حرفه‎اي بر خلاقيت كاركنان تأثير دارد. سياست سازماني ادراك شده بر دانش ضمني اثر معنادار داشت اما بر خلاقيت كاركنان تأثير آن رد شد. در نهايت اثر دانش ضمني و تعهد حرفه اي بر خلاقيت كاركنان اداره كل بنادر و دريانوردي استان هرمزگان معنادار بود. نتيجه پژوهش بيانگر آن است كه اگر سياست و سياست كاري در سازمان براي كاركنان قابل درك باشد با استفاده از دانش ضمني افراد مي‌توان زمينه خلاقيت را افزايش و نهايتا با افزيش تعهد حرفه اي، دانش ضمني را كاهش و يا تبديل به دانش صريح نموده و از اين طريق نيز فضاي بروز خلاقيت را براي كاركنان ايجاد نمود.