عنوان مقاله :
بررسي تاريخ تطبيقي فلسفه با تأكيد بر ديدگاه فردريش اشلگل
پديد آورندگان :
گندمي نصرآبادي ، رضا دانشگاه تهران، پرديس فارابي - گروه فلسفه
كليدواژه :
تاريخ تطبيقي فلسفه , فلسفه تطبيقي , گونهشناسي , اشلگل , ماسونـاورسل
چكيده فارسي :
يكي از رويكردها در فلسفه تطبيقي، مقايسۀ مبتني بر طبقهبندي نظامهاي فلسفي است كه پيشينۀ آن به ارسطو ميرسد. در دهۀ نخست سدۀ نوزدهم، ژراندو و اشلگل اين قسم از فلسفه تطبيقي را با تمركز بر گونهشناسي نظامهاي فلسفي و تحليل تطبيقي آنها، با عنوان تاريخ تطبيقي فلسفه، مطرح كردند. گونهشناسي زمينۀ رهايي انديشمند از محدوديتهاي يك نظام فلسفي را فراهم ميسازد و او را در موقعيت ارزيابي مشاركتهاي مختلف فيلسوفان ديگر قرار ميدهد. تاريخ تطبيقي فلسفه بر اين اصل استوار است كه براي تعيين جايگاه و سهم يك فيلسوف در تاريخ فلسفه، نبايد استدلالهاي معتبر و درست او مبناي داوري قرار داد، بلكه بايد مشاركت وي در تاريخ فلسفه با مشاركت و نقش فيلسوفان دورهها و سنتهاي فلسفي مختلف مقايسه گردد. بنابرين، هدف تاريخ تطبيقي فلسفه، برشمردن نظامهاي فلسفي بترتيب تاريخي نيست، بلكه مقصود نقد همۀ فلسفههاي پيشين و بيان رابطۀ آنها با يكديگر است. بر اين اساس، چگونگي پيدايش يك نظام فلسفي از دل يك گونۀ ديگر و بسط و زوال آن، در تحليل تطبيقي مورد توجه قرار ميگيرد. تاريخ تطبيقي فلسفه بجاي تكيه بر اصول پيشيني، پيامدها و تأثيرات عملي فلسفههاي مختلف در قلمرو علم، هنر و حكومت را مبناي ارزيابي قرار ميدهد. در اين مقاله، ضمن بررسي رويكرد ميانفرهنگي فردريش اشلگل به تاريخ تطبيقي فلسفه، شباهتهـا و تفاوتهـاي آن با فلسفـه تطبيقـي بمعناي جديـد كلمـه (ديـدگاه ماسونـاورسل) و تاريخ تطبيقي فلسفۀ جهان (با تمركز بر كتابي با همين عنوان از شارفشتاين) بررسي خواهد شد.
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه