عنوان مقاله :
نقد خوانشهاي شرقمحور و غربمحور از حكمت اشراق سهروردي
پديد آورندگان :
بابايي ، علي دانشگاه تبريز - گروه فلسفه و كلام اسلامي
كليدواژه :
حكمت اشراق , خميرۀ ازلي , خميرۀ خسرواني , خميرۀ فيثاغوري , هانري كُربن , جان والبريج
چكيده فارسي :
حكمت اشراق سهروردي از وجوه مختلف براي محققان، اعم از مسلمان و غربي، جالب توجه بوده است. در دورۀ معاصر نيز افراد و گروههاي بسياري درصدد تفسير نسبت حكمت اشراق با حكمتهاي پيشين برآمده اند. تنها بعنوان نمونه، ميتوان دو تن از محققان غربي را نام برد كه تحقيقاتي تأثيرگذار در اينباره انجام داده اند؛ هانري كربن و جان والبريج. هانري كربن با تمسك به تعبيرهاي «خميرۀ فيثاغوري» و «خميرۀ خسرواني» كه سهروردي در آثارش بكار برده، با رويكردي شرق محور، هدف وي از پرداختن به حكمت اشراق را احياي حكمت ايران باستان دانسته است؛ البته كربن در اين ميانه تنها نيست؛ اكثر كساني كه دربارۀ حكمت خسرواني مطلبي نوشته و با سهروردي نسبتي بربسته اند، همين رويكرد را دنبال كردهاند. در سوي ديگر، جان والبريج، هدف سهروردي را احياي حكمت پيشاارسطويي يا فيثاغوريـافلاطوني ميداند. تلاش والبريج در مقدمه چيني براي تفسير خود، به طرح مسائلي مي انجامد كه بدور از واقعيت، و بنوعي انحراف در تفسير ديدگاه شيخ اشراق است. اين در حالي است كه بررسي آموزه هاي حكمت اشراق، بويژه توجه به معناي «خميرۀ ازلي» و ديگر آموزه هاي اشراقي، نشان ميدهد كه كار شيخ اشراق تأسيس حكمتي جديد بوده كه منبع دريافت آن، خميرۀ ازلي است. سهروردي همۀ حكمتهاي راستين را منبعث از خميرۀ ازلي ميداند و معتقد است بارقهيي از اين حكمت را در روزي شگفت، خودش بيواسطه، از نافث قدسي دريافت كرده است؛ در عين حال، در يونان و ايران باستان و تمدنهاي ديگر، نيز كساني بوده اند كه از اين خميره بهره مند شده اند. در اينجا، ازل بمعناي جهت رو به آغاز تاريخ يا آغاز تاريخ نيست، بلكه امري فوق زماني است كه بر همۀ زمانهاي خطي تاريخي احاطه دارد. بهمين قياس، دريافت از خميرۀ ازلي نيز بمعناي تأثير و تأثر تاريخي نيست. بنابرين، نه خوانشهاي شرق محور و نه خوانشهاي غرب محور از حكمت اشراق سهروردي، صحيح نيست.
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه