شماره ركورد :
1387232
عنوان مقاله :
بررسي شيوع ريسك فاكتورهاي مشترك بين سنگ كيسه صفرا و بيماري چرب غير الكلي در بيماران مراجعه كننده به كلينيك گوارش بيمارستان شهيد مصطفي خميني شهر ايلام در سال 1400
پديد آورندگان :
آبانگاه ، قباد دانشگاه علوم پزشكي ايلام - دانشكده پزشكي, بيمارستان شهيد مصطفي خميني (ره) - گروه گوارش , شيخي ، كوثر دانشگاه علوم پزشكي ايلام - دانشكده پزشكي, بيمارستان شهيد مصطفي خميني (ره) - گروه گوارش
از صفحه :
179
تا صفحه :
188
كليدواژه :
شيوع , كبدچرب , كوله سيستكتومي , گوارش
چكيده فارسي :
زمينه: سنگ كيسه صفرا يكي از مشكلات شايع دستگاه صفراوي باشد كه بهترين درمان آن به صورت سنتي برداشت كيسه صفرا به روش جراحي است. بيماري كبد چرب غيرالكلي (NAFLD) و بيماري سنگ صفرا (GSD) ثانويه در كيسه صفرا از مشكلات سلامتي بسيار شايع در سراسر دنيا هستند. NAFLD و GSD چندين عامل خطر از جمله سن، قوميت و عوامل متابوليكي مشترك دارند. لذا هدف پژوهش حاضر بررسي شيوع ريسك فاكتورهاي مشترك بين سنگ كيسه صفرا و بيماري‌هاي چرب غير الكلي در بيماران مراجعه كننده به كلينيك گوارش بيمارستان شهيد مصطفي خميني شهر ايلام مي‌باشد. مواد و روش‌ها: در اين مطالعه توصيفي بيماران كوله سيستكتومي مراجعه كننده به كلينيك گوارش بيمارستان شهيد مصطفي خميني شهر ايلام در سال 1400 مورد مطالعه قرارگرفتند، جهت بدست آوردن اطلاعات مورد نياز در مطالعه يك پرسشنامه محقق ساخته شامل اطلاعات سن، جنس، نوع جراحي، جراحي اورژانس، نتيجه سونوگرافي، آنزيم‌هاي كبدي، BMI و شدت كبد چرب بيماران تهيه و اطلاعات جمع‌آوري شد. براي تجزيه و تحليل آماري داده‌ها از نرم‌افراز SPSS ويرايش 20 استفاده شد. يافته‌ها: اين مطالعه شامل تعداد 140 بيمار با ميانگين سني  41/12  سال بود و بيشترين فراواني 92 نفر (65/7 درصد) شركت كنندگان را زنان تشكيل مي‌دادند. نتايج نشان داد بيشترين جراحي انجام شده در بيماران از نوع Conversion با فراواني84 (60 درصد) بود. 55 درصد بيماران فاقد كبد چرب بوده و 17/1 درصد در گريد I، 19/3 درصد گريد II و 8/6 درصد گريد III بودند. ميانگين آلانين آمينوترانسفراز (ALT)(0/33P ) و اسپارتات آمينوترانسفراز (AST) (0/37P ) در بيماران با جراحي Conversion كمتر از لاپاراسكوپيك بود ولي از نظر آماري اين ارتباط معنادار گزارش نشد. همبستگي بين شدت كبد چرب با ALT بطور معني‌داري مستقيم و مثبت بود و بين شدت كبد چرب با AST و AlP مستقيم ولي معنادار گزارش نشد. همبستگي بين جنس با كبد چرب و سنگ كيسه صفر مستقيم ولي از نظر آماري معنادار نبود اما ضريب همبستگي بين آنزيم‌هاي كبدي و سنگ صفرا بطور معني‌داري مستقيم و مثبت گزارش شد. همبستگي BMI با كبد چرب مستقيم و با سنگ صفرا معكوس و منفي گزارش شد ولي از نظر آماري معني‌دار نبود. با افزايش BMI در بيماران داراي كبد چرب و همين‌طور گريد آن افزايش مي‌يابد. نتيجه‌گيري: نتايج مطالعه حاضر نشان داد بين جنس، سنگ كيسه صفرا در بيماران كوله سيستكتومي و ALT با كبد چرب ارتباط مستقيم وجود دارد كه شيوع بيشتر كبد چرب را در زنان نشان داد. ميانگين آلانين آمينوترانسفراز (ALT) و اسپارتات آمينوترانسفراز (AST) در بيماران با جراحي Conversion كمتر از لاپاراسكوپيك بود لذا پيشنهاد مي‌شود براي رسيدن به نتايج دقيق‌تر و كارآمد مطالعه در گروه بزرگ‌تر و در زمان طولاني‌تر انجام شود.
عنوان نشريه :
طب جنوب
عنوان نشريه :
طب جنوب
لينک به اين مدرک :
بازگشت