اِمتزاجِ دستاورد‌هاي سبك امپرسيونيسم با هنرانتزاعي درقلمرو نقاشي وچاپ دستي (مكتب نيويورك: از 1940م تا به امروز)

درسال 1940م. - به طور همزمان- دوجنبش در نيويورك به وجود مي آيد كه اولين جنبش را «اكسپرسيونيسمِ انتزاعي» و شاخه هاي آن را نقاشي كُنشي يا ژِستورال (نقاشي حركتي) يا اطواري، نقاشي عمل و يا انتزاعِ تغزلي و دومين جنبش را «امپرسيونيسمِ انتزاعي» دريافت گري و يا برداشت گرايي تجريدي مي خوانند. جنبش هايي كه با سود جستن از دستاوردهاي سبك امپرسيونيسم و درآميختن آن با هنر انتزاعي شكل مي گيرد. در واقع اين دو جنبش، پس از چندي، به هنرهايي بين المللي تبديل شده و در ديگر نقاط جهان نيز مورد توجه هنرمندان قرار مي گيرند. بنابراين، هدف از نگارش اين مقاله راه يافتن به تفكرات نقاشان و چاپگراني است كه در اين برهه از زمان به رد هنرهاي گذشته پرداخته و جوياي مكتبي سراپا  نوين، زير چتر سبكي به نام امپرسيونيسمِ انتزاعي مي شوند. بدين ترتيب، در اين  واكاوي سعي بر آن گرديده تا به سؤال اصلي اين تحقيق پاسخ داده شود كه چه عواملي سبب بروز و ظهور سبك يادشده در آن ديار مي گردند؟ همچنين به عنوان يافته ها و نتيجه‌ي اين پژوهش مي توان چنين گفت كه در نيويورك، نه تنها جريان هاي اجتماعي و فرهنگي وقت از يك سو و سبك هاي ملال آور گذشته از ديگر سو سبب شكل گيري جنبش هاي ياد شده مي شوند، بلكه مكتب هاي نام برده باعث مطرح شدن آن سامان، به عنوان پايتخت هنر گشته و با به وجود آمدن اين دو سبك، نيويورك مكاني براي به اوج رسيدن مُدرنيسم محسوب مي شود. روش تحقيق توصيفي- تحليلي است، گرد آوري منابع كتابخانه اي بوده و در برخي موارد از مآخذ اينترنتي معتبر نيز استفاده مي گردد.