عنوان مقاله :
تحليل مفهوم ديگربودگي و كارناوالگرايي در نسخه خطي داستان سيفالملوك و بديعالجمال از منظر ميخاييل باختين
پديد آورندگان :
ادراكي ، صديقه دانشگاه گيلان - دانشكدۀ هنر و معماري , عابددوست ، حسين دانشگاه گيلان - دانشكده هنر و معماري - گروه گرافيك , كاظم پور ، زيبا دانشگاه گيلان - دانشكده هنر و معماري - گروه پژوهش هنر
كليدواژه :
ديگربودگي , كارناوالگرايي , نسخه خطي , سيفالملوك و بديعالجمال , ميخاييل باختين
چكيده فارسي :
هزارويكشب مجموعهاي منسجم از قصههاي كهن، متأثر از فرهنگهاي مختلف مشرق زمين است. نسخه خطي داستان سيفالملوك و بديعالجمال از مجموعه هزارويكشب، در هند و به خط نستعليق تحرير يافته است. انديشه باختين نظريهپرداز ادبيات در سده بيستم، آگاهي از حقيقت را به ياري ديگري ممكن ميسازد كه در ارتباط متقابل فرد و جامعه عينيت مييابد و كارناوالگرايي با هدف نابودي مناسبات مقتدرانه حاكم جشن گرفته ميشود. هدف پژوهش تحليل مفهوم ديگربودگي و كارناوالگرايي در نسخه خطي داستان سيفالملوك و بديعالجمال بر اساس انديشه باختين ميباشد. پرسش اصلي پژوهش حاضر اين است كه چگونه ميتوان بر اساس انديشه باختين نسبت ميان خود و ديگري و كارناوالگرايي را در متن و تصوير نسخه خطي داستان سيفالملوك و بديعالجمال تحليل كرد؟ و نمود شباهتها و تفاوتهاي آن در روايت و نوع تصويرگري نگارهها چگونه قابل بررسي است؟ روش تحقيق توصيفي تحليلي است و شيوه گردآوري اطلاعات كتابخانهاي از طريق فيشبرداري و تصويرخواني است. روش تجزيه و تحليل دادهها كيفي است. نتايج پژوهش نشان ميدهد كه نسبت ميان خود و ديگري در ارتباط دوسويه ميان فرم و محتواي نسخه خطي داستان سيفالملوك و بديعالجمال مطرح است. بنابراين گفتگومندي ميان عناصر روايي و تصويرپردازي اين نسخه كهن، با حضور ديگران عينيت مييابد و جايگاهي مشخص را نمايان ميسازد. بيان وجهي متفاوت از زندگي سيفالملوك كه به جستوجوي معشوق خود بديعالجمال به سفر ميرود حضور گفتمان تكگويه را در زمينهاي كارناوالي به گفتگو تبديل ميكند.
عنوان نشريه :
مباني نظري هنرهاي تجسمي
عنوان نشريه :
مباني نظري هنرهاي تجسمي