عنوان مقاله :
چالش طبع و ملكه در سهگانه خلق ، نطق و صنعت در انديشه فارابي و ابن سينا
پديد آورندگان :
تواناپناه ، فتانه دانشگاه تهران , كوچناني ، قاسمعلي دانشگاه تهران
كليدواژه :
خُلق , ملكه , نطق , عادت , مجاذبه , مدافعه نفس
چكيده فارسي :
طبع و ملكه دو عامل مهم شكلگيري مدلهاي پايدار و غالب در هر يك از سه سطح خلق، نطق و صنعت در انديشه فارابي و ابنسينا به شمار ميآيند. مراد از ملكه هيئتي در نفس است كه زوال آن سخت يا غيرممكن است. طبع و استعدادهاي طبيعي نيز از جمله امورياند كه به سختي در معرض زوال و نابودي قرار ميگيرند. از جهت همين سختي زوال است كه هم ملكه و هم طبع در ريشه يابي رفتارهاي پايدار مورد توجهاند. همانقدر كه طبع در سه سطح خلق، نطق و صنعت مداخله و ايفاي نقش ميكند؛ به همان سان ملكه، عامل غلبه رفتارها، افكار و صناعات و شكلگيري الگوهاي پايدار و ثابت نظري، عاطفي و رفتاري است. در امور طبعي؛ اخلاق فطري، علوم بديهي ـ مقدمات اول ـ و صناعات فطري مانند نويسندگي، در شناسايي خصلت هاي رفتاري نقش دارد و در ملكات، تكرار و عادت به مقتضيات جاري نطقي، خلقي و صناعي، ملكاتِ اراديِ خلقي، نطقي و صناعي را ايجاد ميكند كه سرمنشا بسياري از رفتارهاي انسان در سطوح نامبردهاند. مساله ي اين تحقيق ناظر به چالش و ضديت اقتضائات و احكام طبع و ملكه است. توضيح آنكه گاهي ميان مقتضيات طبعي و ملكات نفساني تضاد و دوگانگي ايجاد ميشود براي مثال طبع اقتضاي نوع دوستي دارد و ملكات شكل گرفته در نفس منشا اعمال مخالف نوع دوستي هستند، در چنين صورتي ملكات و مقتضيات آن ها جانشين طبع ميگردند. اين موضوع ذيل عنوانِ همساني جايگاه ملكات خلقي، نطقي و صناعي با امور طبيعي به چشم ميخورد. ملكات همسان طبع عمل ميكنند. طبيعي سازي معارف و اخلاقيات و نيز صناعات به كمك ملكه سازي آن ها از همين روي مورد تاكيد ابن سينا است. در صورت بيشتر شدن تعارض و آشكارشدن آن، بسته به ميزان رسوخ و نهادينگي ملكه، طبع ضعيف ميگردد يا به طور كامل زايل ميشود. در اين تحقيق به روشي توصيفي-تحليلي ابتدا به محل نزاع يعني چالش طبع و ملكه اشاره ميكنيم و سپس به اين موضوع ميپردازيم كه در صورت تقابل دو نيروي طبع و ملكه با يكديگر با نظر به اينكه هر دو نيز عامل پايداري و شكل گيري به رفتارهاي غالب اند، نفس انسان از كدام يك از اين دو نيرو تبعيت ميكند.
عنوان نشريه :
اخلاق وحياني
عنوان نشريه :
اخلاق وحياني