عنوان مقاله :
دين به مثابه قانون از منظر فيلسوفان مسلمان
پديد آورندگان :
اسدي ، محمد رضا دانشگاه علامه طباطبايي - گروه فلسفه
كليدواژه :
دين , قانون , فلسفه , فارابي , ارسطو , سياست , فيلسوفان مسلمان
چكيده فارسي :
آنچه در اين نوشتار مطرح ميشود، تبيين و تثبيت سه مدعا در باب دينشناسي فيلسوفان مسلمان است:اول. فيلسوفان مسلمان متاثر از افلاطون و ارسطو انسان را موجودي اجتماعي دانستهاند. بدين معنا كه انسان در قالب حضور در مدينه به حيات و بقاي خود ادامه ميدهد و تشكيل و بقاي مدينه نيازمند قانون است. اما قانوني كه براي اداره مدينه يا جامعه شهري معرفي ميكنند، قانون بشري نيست بلكه قانون الهي است و آن قانوني، چيزي جز دين الهي نيست. بنابراين ازنگاه فيلسوفان مسلمان، ماهيت دين همان قانون است.دوم. از آنجا كه فيلسوفان مسلمان به دين به عنوان قانون نظر كردهاند، هرگز از نحوه هستي اين قانون پرسش نكردهاند؛ يعني نپرسيدهاند كه دين به مثابه قانون از چه نحوه وجودي در جهان خارج برخوردار است.سوم. هرچند فيلسوفان مسلمان ذيل مفهوم دين به مثابه كلام و كتاب و مانندآن، نكاتي هستيشناختي بيان كردهاند، اما ايشان اصالت هستيشناختي براي دين قائل نيستند. نه تنها از نحوه وجود دين به مثابه قانون بحث و پرسش نكردهاند، بلكه اساسا هرگز از منظر هستيشناسي بحث منسجم، مدون و مستقلي در باب دين نداشتهاند.پرسش اساسي در باب دين كه تاكنون در تفكر و فرهنگ اسلامي از ان غفلت شده اين است: نحوه هستي و وجود دين به مثابه يك موجود چگونه است؟ تفاوت رويكرد درباره نحوه هستي دين موجب تفاوت نحوه مواجهه با دين و نسبت برقرار كردن با دين خواهد بود. از اينرو هستيشناسي دين صرفا يك بحث نظري نيست و آثار عملي متعددي بر آن مترتب است.
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه اسلامي
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه اسلامي