عنوان مقاله :
فلسفۀ ميرداماد در هندوستان: از ابتداي قرن سيزدهم تا ميانۀ قرن چهاردهم هجريقمري (با تكيه بر سنّتهاي متني/ درسي)
پديد آورندگان :
نجفي ، حسين دانشگاه تربيت مدرس , حسيني ، داود دانشگاه تربيت مدرس - گروه فلسفه
كليدواژه :
فلسفۀ اسلامي در هندوستان , ميرداماد , هندوستان , سنّتهاي متني , درسي , قرنهاي 13 و 14 هجريقمري
چكيده فارسي :
از ميانۀ قرن پنجم تا قرن چهاردهم هجريقمري، آثار و آراء فيلسوفان ايراني در محافل علميِ شبهقارّۀ هندوستان حضوري پُررنگ داشتهاند. انديشۀ فلسفيِ ميرداماد (ف. 1040 ھ.ق)، يكي از نقاط عطف اين حضور تاريخي است. آثار و آراء مير پس از ورود به هندوستان، از طريق سنّتهاي متني در سراسر شبهقارّه انتشار يافتند. نگاشتههاي وي، از قرن سيزدهم هجريقمري به سنّتهاي متني راه يافته و خود به منبع آموزشي تبديل شدند. در اين دوره، تعليم و تعلّم الأفقالمبين در مدارس علميِ هندوستان – بهويژه شهر رامپور – رونق يافت. تداول اين اثر در جايگاه متن درسي، بستري فراهم ساخت تا شروح و حواشيِ گوناگوني بر محور آن پديد بيايند. در كنار الأفقالمبين، كتاب الإيماضات نيز يكي از سنّتهاي فرعيِ تعليم فلسفه در هندوستان بوده است. انتشار و تثبيت آثار و آراء ميرداماد در جنوب آسيا، چهرههاي فلسفيِ هندوستان را در دو صف مخالفان و موافقانِ او جاي داد و در ميان آنان مباحثات دامنهداري در موضوعات «جعل بسيط ماهيّت»، «حدوث دهري»، «حمل»، «اقسام هل بسيط»و... به وجود آورد. در اين مقاله، ضمن معرّفي اجماليِ سنّتهاي متني در شبهقارّه، نشان خواهيم داد كه چگونه محافل علميِ هندوستان، از ابتداي قرن سيزدهم تا ميانۀ چهاردهم هجريقمري، اقبالي چشمگير به آثار و آراء ميرداماد داشتهاند.
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه اسلامي
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه اسلامي