عنوان مقاله :
بررسي تأثير جنسيت و سن بر كاربرد دشواژهها در گفتار گويشوران فارسي زبان
پديد آورندگان :
خالقي ، زهرا دانشگاه بوعلي سينا - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبانشناسي همگاني , ايماني ، آوا دانشگاه بوعلي سينا - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبانشناسي
كليدواژه :
دشواژه , جنسيت , سن , زبانشناسي اجتماعي , زبان فارسي
چكيده فارسي :
هدف از پژوهش حاضر بررسي تأثير دو عامل «جنسيت» و «سن» بر كاربرد «دشواژهها» در گفتار روزمره گويشوران زبان فارسي است. براي دستيابي به اين هدف از پرسشنامهاي محققساخته بهره گرفتيم و آن را بهصورت تصادفي ميان 523 زن و مرد فارسيزبان در 4 گروه سني مختلف (25-15 سال، 35-26 سال، 45-36 سال و بالاي 45 سال) توزيع كرديم. اين پژوهش از جنبه روششناسي، ميداني و پيمايشي بوده و ماهيتاً توصيفي-تحليليست. دادههاي گردآمده از پرسشنامه برپايه تلفيقي از آراي باتيستلا (Batisttella, 2005)، جي (Jay, 2009) و وارداف (Wardhaugh, 2006) در پيوند با دستهبندي «دشواژهها» تحليل شدند. يافتههاي برآمده از تحليلهاي آماري با بهرهگيري از آزمونهاي تي، تحليل واريانس و توكي نشان داد مردان در حالت عادي و نيز عصبانيت بيشتر از زنان از «دشواژه» استفاده ميكنند و ميانگين كاربرد دشواژههاي ركيكتر در مردان بالاتر است. افزونبراين، يافتهها نشان داد زنان و مردان فارسيزبان بهطوركلي از شش دسته از دشواژهها در گفتار روزمره خود بهره ميگيرندكه فراواني دشواژههاي مربوط به دستههاي «مسائل جنسي»، «دفعيات بدن» و «انگها» در مردان بالاتر است؛ درحاليكه در گفتار زنان فراواني دشواژههاي مربوط به دسته «مرگ و بيماري (نفرين)» بيشتر است. همچنين، روشن شد تفاوت ميزان بهكارگيري دشواژه در بين گروههاي سني مختلف از جنبه آماري معنادار است: در بيشتر موارد و در هر دو حالت عادي و عصبانيت، شركتكنندگان 25-15 ساله دشواژههاي بيشتر و ركيكتري را نسبت به سه گروه سني ديگر به كار ميبردند؛ درحاليكه در مورد افراد 45 سال به بالا اين موضوع كاملاً برعكس است.