استخراج مسايل استراتژيك و راهبردهاي تحول نظام توزيع

هدف اين مقاله استخراج مسائل استراتژيك نظام توزيع و ارايه راهبردهاي تحول اين بخش مي‌باشد براساس روش برايسون است. براين اساس پيامدهاي وارده به شبكه توزيع از منظر فعاليت هر يك از «عوامل توزيعي» در قالب نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهديد احصاء شده و سپس به آسيب‌شناسي عملكرد عوامل توزيعي پرداخته شده است. نتايج آسيب‌شناسي در قالب 4 گروه مشتمل بر واحدهاي غيرسازمان‌يافته (بدون مجوز)، واحدهاي نيمه‌سازمان‌يافته (داراي مجوز و غيرزنجيره‌اي)، واحدهاي سنتي كاملاً سازمان‌يافته (زنجيره‌اي) و واحدهاي مدرن كاملاً سازمان‌يافته (زنجيره‌اي) طبقه‌بندي شده‌اند.نتايج نشان مي‌دهد مسائل استراتژيك نظام توزيع در مسير تامين اهداف اقتصادي شامل كاهش مداوم توان خلق ارزش‌افزوده در بخش توزيع كشور و افزايش فشار هزينه‌هاي خدمات توزيعي بر ساير بخش‌هاي اقتصادي مي‌باشد. مسائل استراتژيك نظام توزيع در مسير تامين اهداف اجتماعي شامل تضييع حقوق مصرف‌كنندگان، كاهش سهم بخش توزيع از ايجاد اشتغال رسمي و افزايش هزينه‌هاي جنبي خدمات توزيع در كشور هستند. مسائل استراتژيك نظام توزيع در مسير تامين اهداف تنظيمي شامل هزينه بالاي سياست‌هاي مديريت بازار بر بدنه اقتصاد و هزينه بالاي اقدامات نظارتي و بازرسي در شبكه توزيع مي‌باشند. همچنين عوامل تأثيرگذار بر مسائل استراتژيك بخش توزيع از منظر تأثيرگذارترين گروه عاملان توزيعي، راهبردهاي تحول و سياستهاي اجرايي ارايه شده است.